نام کامل:
کریستیانو رونالدو داس سنتوز آویرو
نام مستعار:
کریس ، رون ،رونا، سلطان تکنیک
قد:
184سانتی متر
وزن:
78 کیلو گرم
رنگ مورد علاقه:
سفید
هنر پیشه مورد علاقه:
آنجلینا جولی و جان کلود وندام
فوتبالیست مورد علاقه:
مارادونا ، کلایورت ، فیگو ، هانری و رونالدو
رو دوست داره
پر کردن وقت فراقت:
سینما رفتن موسیقی گوش دادن کتاب خواندن و قدم زدن
سایت رسمی:
http://www.cristiano-ronaldo.org
از قرار کریستیانو رونالدو کم سن و سال در 5 فوریه سال 1985 یا همون 16 بهمن سال 1364 در خانواده ای فقیر در مدریا یکی از جزایر کشور پرتغال در نزدیکی شهر لیسبون به دنیا آمد.پدر او مدیر فنی یکی از تیم های مدریا بود.
او دو خواهر بزرگتر از خودش داره.
او ازخردسالی به فوتبال علاقه داشت و اون رو پاتریک کلایورت صدا میزدن به خاطر علاقه ی زیادی که به اون داشت او در تیم های مختلف
نوجوانان بازی میکرد.او اولین بازی خود را در مقابل تیم موریرنس بازی کرد و برای آن تیم 2 گل به ثمر رسانید این تنها آرزوی کریس بود که به تازگی به آن دست یافته بود او به سوی اینده ای دراز رهسپار شد.
سپس او به همراه خانواده اش به شهر بزرگ لیسبون آمدند.کریس در مدرسهای ثبت نام کرد ولی همکلاسی هایش به خاطر لهجه ای که داشت مسخره می کردند ولی کریس به آنان توجه نمیکرد و کار خود را ادامه می داد.اوبعد از آمدن به لیسبون به تیم اینتر ناسیونال پیوست اولین بازی او در تیم ناسیونال در مقابل تیم بولتون بود.
روابط کریستیانو رونالدو و مرکه رومرو به پایان رسید. شبکه TV Mais اعلام کرد که روابط این دو در تاریخ 29 آگوست به پایان رسیده و مرکه رومرو درحال غصه خوردن بوده است. اما ادگار آرایشگر اختصاصی مرکه رومرو اعلام کرده که آنها هنوز با هم هستند. : «پایان عشق آنها یک دروغ بزرگ است . این موضوع به شدت خنده دار است. آنها این مطالب را از خودشان در می آورند . در چند روز گذشته رومرو نزدیک مادرش بوده است. واو فاصله کمی با مادرش داشت چون او بیمار بود. اما با رونالدو همه چیز بسیار خوب است.»
این مطلب هنوز به نقل دوستان رونالدو تایید نشده است.
فاصله ی این دو فقط یک عامل پایان دوستی می تواند باشد. همان منبع خبری اعلام کرد: این یک سیه رویی برای این دو چهره است. هرچند یکی از دوستان رونالدو ضمانت کرد که کریستانو واکنش خوبی نسبت به این خبر داده است و تک و توک با مرکه ارتباط دارد .مرکه رمرو به سختی کار میکند تا به مشکلش با رونالدو فکر نکند.
رومرو گفت: من شاد هستم وقتی کار می کنم.
مصاحبه مجله ی 24horas با مرکه رومرو در مورد پایان دوستی او با رونالدو.
این مجری برای دفعه اول هیچ توضیحی در مورد این موضوع نداد. در یکی از مراسم مد لباس یا همان فاشن در ویزلا پورتو مرکه دوباره با دوستش والتر کاروالهو ملاقات کرد. به گفته چند مجله این مرد یکی از دلایل شکسته شدن دوستی رونالدو با مرکه است. اما این تنها دلیل نیست. در همان مراسم فاشن مرکه ثریا چاوز را هم ملاقات کرد که مجله های پرتغالی گفته بودند رونالدو به ثریا sms داده و او را دعوت به خود کرده است. بر گردیم به مصاحبه مجله با مرکه. مرکه بود در کنار ادگار و مرکه از مردم گلایه می کرد که چه تفسیراتی در مورد زندگی شخصی او شده است. این زندگی من است و می خواهم من ار تنها بگذارند. من نمی خواهم کسی مزاحم زندگیم شود.
به نقل از چند منبع روابط این دو در 29 آگوست به پایان رسیده و اینهایی که قبلا گفته میشد شایعه بود. به هر حال شبکه TV Mais یک انگیزه ای برای نشر این خبر داشته است. در حقیقت دوست شدن با خانواده آویرو (همان خانواده رونالدو) عاقبت خوشی نداشت. مادر رونالدو می خواست دیگر این دو تا با هم نباشند چون می دانست به فوتبال او ضرر می رسد و وارد حاشیه ها می شود. خواهر بزرگ رونالدو اظهار کره بود که اعتقادی به روابط آنها ندارد و مرکه زنی نیست که بتواند مدتهای زیادی با رونالدو باشد. یکی دیگر از این دلیل ها می تواند ترس رونالدو از بحث و جدل مداوم با مرکه می تواند باشد. یکی دیگر از عوامل دوستی رومرو با والتر کاروالهو می تواند باشد. نوریا برمودز دوست اسپانیایی رونالدو در پرتغال بود در همان هتلی که رونالدو بود در همان لحظه مرکه رومرو و رونالدو از هم جدا شدند.
مصاحبه مجلهmatch با کریستیانو رونالدو ..
امیدوارم از خواندن آن لذت ببرید
وقتی کودک بودی الگویت چه کسی بود؟
از بازی رونالدو لذت می بردم. چون سبک بازی او را دوست دارم. اما فکر می کنم سبک بازی ام از خودم ابداع شده است. عادت داشتم در ک.چه و خیابان با همسن و سالهای خودم بازی کنم و همیشه این سبک بازی را دوست دارم.
آیا دوست داشتی به یک فوق ستاره تبدیل شوی ؟
از وقتی که یادم می آید دوست داشتم فوتبال بازی کتم. اما بارها پیش می آمد که مادرم مرا به خانه فرا می خواند اما من به سرعت از خانه به سمت ادامه بازی می کردم! این همیشه رویای من بود و خدا را شاکرم که اکنون یک فوتبالیست حرفه ای هستم.
وقتی در پرتغال بودی بازیهای منچستر یونایتد را پیگیری می کردی؟
بله. در مادیرا که محل خانه مان بود بازیهای منچستر و دیگر تیم های لیگ برتر را تماشا می کردم. در آن زمان اندی کول و دوایت یورک دو مهاجم گلزن منچستر یونایتد بودند که من از قدرت گلزنی آنها خوشم می آمد.
تو اکنون مورد توجه همگان هستی. فکر می کنی در این فصل هم پیشرفت قابل توجهی داشته ای؟
بله ، در دوران حضورم در منچستر به عنوان یک بازیکن پیشرفت زیادی کردهام. با تعدادی از بهترین بازیکنان جهان همبازی شده ام و از آنها چیزهای زیادی یاد گرفته ام. در این فصل فرم خوبی داشته ام و دوست دارم این آمادگی را تا جایی که بتوانم حفظ کنم.
آیا بهترین بازیکن کناری جهان هستی؟
سعی می کنم بهترین باشم، اما خودم که نباید بگویم! اگر بخواهیم با شما صادق باشم، باید بگویم خودم را با سایر بالهای جهان مقایسه نمی کنم. می خواهم همیشه پیشرفت کنم و صد درصد تلاشم را ارائه کنم. دوست دارم این کار را تا پایان دوران فوتبالم انجام دهم.
با تکنیک ترین بازیکن دنیا چه کسی است؟
بازیکنان زیادی هستند که با استعداند و زیبا بازی می کنند، اما بازیکنان سبکهای متفاوتی دارند! بعضی دیگر به جای آن پاسهای دقیقی میدهند. بازیکنان مختلف تکنیک متفاوتی دارند، پس انتخاب فقط یک بازیکن کار دشواری است.
تو یا وین رونی، کدام با تکنیک تر هستید؟
فکر می کنم بازیکنان متفاوتی هستیم. هیچ شکی در این نیست که وین رونی بازیکن بزرگ و با استعدادی است.او تکنیک انفرادی خودش را دارد، من هم مال خودم را. ما سعی می کنیم خودمان باشیم.
حقه ها و دریبل هایت را خودت طراحی می کنی یا از دیگران الگو می گیری، مثلا رونالدینیو؟
نه.دریبل هایم به وسیله خودم طراحی می شود نه دیگران . این حرکت ها حاصل سالها تلاش من در جلسات تمرینی اس که حالا در زمین می بینید.سعی میکنم روی آنها کار کنم و در زمین به طور طبیعی و ذاتی آنها را اجرا کنم.اما بعضی از بازیکن ها می بینند که بازیکن دیگری حرکتی خوبی انجام می دهد و سعی می کنند از او تقلید کنند، اما این روش من نیست. من تلاش میکنم خودم را پیدا کنم نه این که تقلید کنم.
دریبل هایت را از کی شروع کردی؟
دریبل هایم از زمانی آغاز شد که خیلی کم سن و سال بودم این حرکت ها در طول سال ها تکمیل شده اند. سال به سال پیشرفت می کنم. فقط می خواهم بهتر و بهتر شوم و تکنیک های بیشتری یاد بگیرم.
می دانی بهترین زمان بری دریبل زدن در طول بازی چه موقعی است؟
در طول بازی بعضی از مواقع سخت است که از این حیله ها استفاده کنید، ولی وقتی تیم جلو است کارها آسان تر پیش می رود. در آن زمان آرام تر هستیم و این حیله ها بیشتر به کار می آید. بعضی از مواقع هم کارها خوب پیش نمی رود.
آیا تو در تمرین روی این حرکت ها تمرین می کنی؟
بعد از تمرین من کمی دورتر می ایستم و روی دریبل ها و خیلی چیزهای دیگر کار میکنم تا بتوانم آن را در بازی به کار بگیرم.
می دانی بهترین زمان بری دریبل زدن در طول بازی چه موقعی است؟
در طول بازی بعضی از مواقع سخت است که از این حیله ها استفاده کنید، ولی وقتی تیم جلو است کارها آسان تر پیش می رود. در آن زمان آرام تر هستیم و این حیله ها بیشتر به کار می آید. بعضی از مواقع هم کارها خوب پیش نمی رود، ولی همیشه تمام تلاشمان را می کنیم تا تیم به پیروزی برسد.
وقتی منچستر قصد خرید تو را داشت چه احساسی داشتی؟
احساس خاصی داشتم، چون علاقه تیمی مثل منچستر یونایتد به من یکی از لحظات فوق العاده در تمام عمرم به شمار می رود، باشگاهی که یکی از بهترین تیمی جهان است هیچ وقت آن لحظه را فراموش نمی کنم.
یونایتد برای جذب تو 12 میلیون پوند پرداخت کرد آیا این مبلغ زیاد برای خرید تو اشتباه است؟
نه. من فکر می کنم منچستر مرا برای ترمیم تیمش آورد تادر اینجا پیشرفت کنم البته نه اینکه پول برایم مهم نباشد ام مهمتر از آن تیم است.
تو صاحب پیراهن شماره 7 هستی دقیق مثل دیوید بکام زمانی که اینجا بود...
اگر به گذشته نگاه کنید، همه بازیکنانی که این پیراهن را می پوشیدند یک پدیده بودند! این یک مسئولیت بزرگ است و باید کارم را به خوبی انجام دهم تا در آینده به یاد آورده شوم.
از ماندن در منچستر چه احساسی داری؟
احساس خوبی دارم پیش از اینکه به منچستر بازگردم. می خواستم این تیم را ترک کنم اما مسئولان باشگاه به حمایت هایشان من را از تصمیم خود منصرف کردند و سبب شد تا شرایط خود را به دقت مورد بررسی قرار دهم و بدین ترتیب تصمیم به ماندن گرفتم و فکر می کنم این بهترین تصمیم زندگیم بود.
امیدوارم موفقیت های ما به همین ترتیب ادامه داشته باشد و این فصل ، فصل خوبی برای ما باشد.
تا کی در یونایتد می مانی؟
دقیقا نمی دانم شاید 1 سال شاید 2 ،3 ،4 یا ده سال و شاید هم تا پایان دوران فوتبالم اما تنها چیزی که از آن مطمئنم این است که منچستر باشگاه ایده آل من است . میخواهم نام من در این باشگاه جاودانه بماند و روزی شاهد ورود هم تیمی های ملی خود در این باشگاه باشم.
آیا از رایان گیگز چیزهایی یاد می گیری؟
بازی کردن کنار گیگز عالی است. او بازیکن بزرگی است و یک انسان بزرگ.او از وقتی که به اینجا آمدم به من کمک زیادی کرده است. سابقه او در منچستر یونایتد درخشان است و کسی است که می شود از او چیزهای زیادی آموخت. همیشه سعی می کنم از بهترین ها چیزهای زیادی یاد بگیرم و رایان گیگز به این جمع تعلق دارد.
بهترین دفاعی که مقابل او قرار گرفته ای چه کسی است؟
در انگلیس مدافعان بسیار خوبی حضور دارند و این انتخاب دشواری است. من در برابر اشلی کول در آرسنال بازی کرده ام به نظر من او بازیکن بسیار خوبی است.
تماشاگران در اولدترافورد راجع به تو چه می گویند؟
اولدترافورد واقعاً لذّت بخش است و همیشه هم این طور بوده است. به نظر من بهترین ورزشگاه این کشور است و یکی از معدود ورزشگاههایی که میشه پر می شود. بازیکنان یونایتد در اولدترافورد احساس خوبی دارند چون جو آنجا باعث می شود بهتر بازی کنید.
و تو از تماشاگران جججججرقیب القاب زیادی می گیری!
این کاملا عادی است. منچستر یونایتد یکی از بهترین و مشهور ترین تیم های جهان است و این طبیعی است وقتی به خانه حریفان می روید، تماشاگران سعی کنند شما را با مشکل مواجه کنند تا بد بازی کنید. اما ما با چنین شرایطی آشنا هستیم و با تجربه ای که اندوخته ایم ، نمی گذاریم در کارشان موفق شوند.
دیگران درباره کریستیانو چه می گویند؟
*** اوزه بیو اسطوره فوتبال پرتغال از کریستانو رونالدو به خاطر عملکرد های فوق العاده تمجید کرد.
او در مصاحبه ای گفت: « در مورد رونالدو اولین چیزی که جلب توجه می کند، سرعت و قدرت فوق العاده این بازیکن جوان بوده که به عقیده من کفشهای او دارای یک قدرت جادویی است. او دارای تکنیک بسیار عالی در بازی هاست و مهم تر از همه اینکه اعتماد به نفس بالایی دارد و به این باور رسیده که قادر به انجام هر کاری با توپ بوده و شاید هم همین ویژگی از او یک فوتبالیست منحصر به فرد ساخته است.»
*** کارلوس کوئیروز دستیار سر آلکس فرگوسن در منچستر گفت کریستیانو رونالدو می تواند بهترین بازیکن دنیا شود. او باید مقابل تیمی از کشورش قرار بگیرد و آخرین بازی او در آن جا با فاجعه همراه بود و حالا کوئیروز می گوید:«وقتی با بازیکنان جوان کار می کنید، کارتان این است که به آنه بگویید یا مجبور شان کنید بعضی از کارهای خاص را انجام دهند. مساله این است که باید وادار شان کنید به زندگی، اصول و ارزش ها فکر کنند، به آنها بیاموزید به خودشان فکر کنند و جواب درستی برای تمام این پرسش ها بیابند. می خواهید تعادلی بین نحوه بازی ، حرف هایی که می زنند ، دوستانی که دارند ، هر چیزی درباره ی بازی ، بیرون یا درون زمین ، به وجود بیاورند. در قبال کریستیانو همیشه تلاش کرده ام تا شور و انگیزه ویژه ای در او ایجاد کنم تا نه در میان بهترین های دنیا باشد، بلکه بهترین بازیکن دنیا شود. او می تواند این کار را انجام دهد، و من تردیدی ندارم. »
او در پایان افزود:«او بازیکن با انگیزه و با استعدادی است وجود جوانی او بازی های بسیار خوبی برای منچستر و پرتغال انجام می دهد و امید زیادی به درخشش او در لیگ برتر و لیگ قهرمانان دارم و بدون شک با گلزنی های او می توانیم افتخارات خوبی به دست آوری
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم بهمن 1385ساعت 1:10 بعد از ظهر توسط فرشادشجاعی | نظر بدهید
کریستیانو رونالدو داز سانتوس
تاریخ تولد : 5 فوریه سال ۱۹۸۵ روز یکشنبه
مکان تولد : فونچال
ملیت : پرتغالی
وضعیت : مجرد
قد : سانتی متر۱۸۴ وزن : 75 kg
شهر تولد : مادیریا
رنگ مورد علاقه : سفید
لقب دوران کودکی : پاتریک کلایورت
تیم دوران کودکی : اسپورتینگ لیسبون و بنفیکا
ستاره دوران کودکی : مارادونا
بازیکنان مورد علاقه : فیگو و هانری
کار هایی که دوست دارد انجام دهد :
قدم زدن رفتن به سینما گوش دادن و در بعضی اوقات تنها بودن
هنرپیشه مورد علاقه : جان کلود ون دام
هنرپیشه زن مورد علاقه : آنجلینا جولی
غذای مورد علاقه : Bacalhau a Braz یک غذای پرتغالی و Cod fish
نوشیدنی مورد علاقه : San Tal یک نوشیدنی پرتغالی
کریم باقری در سمنان، آذر ۱۳۸۷
شناسنامه
نام کامل کریم باقری
زادروز ۱ اسفند ۱۳۵۲ (سن: ۴۰ سال)
زادگاه تبریز، ایران
قد ۱۸۵ سانتیمتر
لقب(ها) باقری کانتونا
آقا کریم
زیدان آسیا[۱][۲]
پُست بازی هافبک
فرزندان:امیر باقری محمد باقری
باشگاههای حرفهای۱
سالهای باشگاه بازی (گل)*
۱۳۷۱-۱۳۷۳
۱۳۷۳-۱۳۷۵
۱۳۷۵-۱۳۷۶
۱۳۷۶-۱۳۷۹
۱۳۷۹
۱۳۷۹-۱۳۸۰
۱۳۸۰-۱۳۸۱
۱۳۸۱-۱۳۸۹ تراکتورسازی تبریز
کشاورز
پرسپولیس
آرمینیا بیلهفلد
← النصر (قرضی)
چارلتون
السد
پرسپولیس ۲۸ (۲)
۶۵ (۱۱)
۲۰ (۴)
۵۱ (۶)
۸ (۴)
۱ (۰)
۱۱ (۵)
۱۷۸ (۲۹)
تیم ملی
۱۳۷۴-۱۳۸۱، ۱۳۸۸ تیم ملی ایران ۸۷ (۵۰)
1 در آمار بازیها و گلهای باشگاهی
تنها بازیهای لیگ محاسبه شده است.
بهروز رسانی: ۲۱ مرداد ۱۳۸۸
* بازی (گل)
کریم باقری (زاده ۱ اسفند ۱۳۵۲ - تبریز) بازیکن سابق فوتبال اهل ایران است. وی در تیمهای تراکتورسازی، کشاورز، آرمینیا بیلهفلد، النصر چارلتون، السد و پرسپولیس سابقه عضویت دارد.[۳]
در مراسم بهترینهای فوتبال سال ایران، کریم باقری با کسب بالاترین امتیاز از بین بهترینهای فوتبال سال ۸۷، مرد سال فوتبال ایران شد.[۳] همچنین وی در نظرسنجی سایت آمار و تاریخ فدراسیون بینالمللی فوتبال (IFFHS) به عنوان دومین بازیکن محبوب جهان انتخاب شد.[۴]
محتویات [نهفتن]
۱ دوران باشگاهی
۱.۱ تراکتورسازی تبریز
۱.۲ کشاورز تهران
۱.۳ پرسپولیس تهران
۱.۴ آرمینیا بیلهفلد آلمان
۱.۵ النصر امارات
۱.۶ چارلتون انگلیس
۱.۷ السد قطر
۱.۸ پرسپولیس تهران
۱.۹ بازی در برابر تراکتورسازی
۱.۱۰ آمار بازیهای باشگاهی
۲ دوران ملی
۲.۱ گل کریم باقری در ملبورن استرالیا
۳ افتخارات
۴ منابع
۵ پیوند به بیرون
دوران باشگاهی[ویرایش]
تراکتورسازی تبریز[ویرایش]
کریم باقری فوتبال خود را با تیم تراکتورسازی شروع کرد و اولین بار در هفته پنجم لیگ آزادگان مقابل استقلال در ورزشگاه آزادی و در حالی که ۱۷ سال داشت، به میدان رفت. کریم در ابتدای دوران فوتبال خود در پست دفاع بازی میکرد ودر این بازی که تیمش ۲-۱ باخت، نمایش خوبی داشت. در فصل اول حضورش ۱۵ بازی انجام داد و یک گل به ثمر رساند. اولین گل او حاصل یک ضربه پنالتی بود که وارد دروازه سپاهان شد. باقری در دومین فصل حضور در تراکتورسازی به تیم ملی جوانان دعوت شد.[۵]
کشاورز تهران[ویرایش]
باقری در سال ۱۳۷۳ به تیم کشاورز تهران پیوست، در اولین فصل حضور در تیم کشاورز، کریم به تیم ملی دعوت شد. در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ پس از نمایش ضعیف در پست دفاع، وی به خط هافبک منتقل شد و درخشش این بازیکن ۲۱ ساله آغاز شد.[۶]
پرسپولیس تهران[ویرایش]
در زمستان ۱۳۷۴ شمسی باقری با یک رقمی که در آن زمان نجومی محسوب میشد به باشگاه پرسپولیس پیوست. کریم در بازیهای ملی در سال ۱۳۷۵ درخشش خوبی داشت و در جام ملتهای آسیا یکی از ۳ بازیکن برتر ایران بود. در پرسپولیس اما فقط یک فصل بازی کرد و پس از قهرمانی در این تیم، به عنوان یکی از اولین بازیکنان نسل جدید فوتبال ایران راهی آلمان شد.[۷]
آرمینیا بیلهفلد آلمان[ویرایش]
در تابستان ۱۳۷۶ (۱۹۹۷ میلادی) باقری به همراه علی دایی عازم بوندس لیگا شد و به تیم آرمینیا بیلهفلد پیوست. کریم در هفته دوم مقابل اشتوتگارت برای اولین بار بازی در بوندس لیگا را تجربه کرد و در هفته بیستم مقابل کارلسروهه برای اولین بار گلزنی کرد. اگرچه بیله فلد در پایان فصل سقوط کرد، اما کریم در اولین فصل حضورش در آلمان ۱۸ بازی کرد و ۳ گل زد. در فصل دوم با این تیم در بوندس لیگای دو ۲۲ بازی کرد و ۲ گل زد و ۶ بازی را به دلیل یک تکل خشن و محرومیت از دست داد! پس از بازگشت به بوندس لیگا یک، کریم یک نیم فصل در این تیم باقیماند و مجدداً به پرسپولیس بازگشت و از این تیم هم راهی امارات شد.[۸]
النصر امارات[ویرایش]
در سال ۲۰۰۰ میلادی یک نیم فصل را بطور قرضی در باشگاه النصر امارات توپ زد و در مدت کوتاه حضور در این تیم اماراتی عملکرد خوبی نیز داشت. در همین زمان پیشنهاد باشگاه چارلتون انگلیس رسید و کریم به عنوان اولین بازیکن آسیایی راهی لیگ برتر جزیره شد.[۵]
چارلتون انگلیس[ویرایش]
باقری در سال ۲۰۰۰ میلادی به تیم چارلتون انگلستان پیوست و فقط یک بار توانست در ترکیب چارلتون قرار گیرد. برغم قرارداد سه ساله، در پایان فصل به ایران بازگشت.[۸]
السد قطر[ویرایش]
پس از پایان مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲، باقری به عنوان گرانقیمت ترین بازیکن تاریخ السد با این تیم قطری قرارداد بست. در جام باشگاههای عربی او طی ۵ بازی ۵ گل برای السد به ثمر رساند و به عنوان برترین بازیکن تورنمنت انتخاب شد. در لیگ قطر نیز طی ۱۱ بازی ۵ گل به ثمر رساند.[۸]
پرسپولیس تهران[ویرایش]
از فصل ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۹ لیگ برتر ایران باقری در تیم پرسپولیس بازی کرد. از فصل ۱۳۸۵ و با تیم مصطفی دنیزلی درخشش مجدد خود را آغاز کرد و یکی از ارکان قهرمانی پرسپولیس در سال ۱۳۸۷ بود. در سال ۸۷ دوباره پس از ۷ سال به تیم ملی بازگشت و با خداحافظی افشین پیروانی و بهروز رهبریفر از فصل ۸۴ بازویند کاپیتانی نیز به این بازیکن باتجربه رسید. کریم با زدن ۲۹ گل بهترین گلزن پرسپولیس در تاریخ لیگ برتر است.[۷]
کریم باقری در هشتم آذر ماه سال ۱۳۸۹ همزمان با بازی تاریخی ایران با استرالیا با اعلام تصمیم خود مبنی بر خداحافظی از فوتبال پس از هجده سال بازی در بالاترین سطح فوتبال ایران و جهان برای همیشه از دنیای فوتبال کنارهگیری کرد.[۹][۱۰][۱۱]
بازی در برابر تراکتورسازی[ویرایش]
در لیگ نهم فوتبال ایران، شایعههایی مبنی بر تمایل نداشتن کریم باقری برای حضور در برابر تیم زادگاهش، تراکتورسازی، به وجود آمد.[۱۲][۱۳]
کریم باقری در مصاحبهای در مورد دلایل عدم حضور در برابر تراکتورسازی گفت "الان چند سالی میشود که هیچ وقت برابر تراکتورسازی بازی نکردهام، من احترام خاصی برای مردم شهرم و هواداران تیم تراکتورسازی که خاطرات زیادی از آن دارم قایلم و دلیلم برای بازی نکردن مقابل تیم سابقم همین بودهاست." [۱۴] باقری در بازی رفت پرسپولیس در برابر تراکتورسازی در تهران غایب بود و در بازی برگشت در تبریز نیز فقط یک نیمه به زمین رفت.[۱۵]
آمار بازیهای باشگاهی[ویرایش]
آمار بازیهای باشگاهی کریم باقری به شرح زیر است:[۱۶][۱۷]
باشگاهی لیگ جام قاره مجموع
فصل باشگاه لیگ بازی گل بازی گل بازی گل بازی گل
ایران لیگ جام حذفی آسیا مجموع
۱۹۹۲–۹۳ تراکتورسازی لیگ آزادگان - -
۱۹۹۳-۹۴ - -
۱۹۹۴–۹۵ کشاورز - -
۱۹۹۵–۹۶ - -
۱۹۹۶-۹۷ پرسپولیس ۲۰ ۴ ۰ ۰ ۴ ۳ ۲۴ ۷
آلمان لیگ جام حذفی آلمان اروپا مجموع
۱۹۹۷-۹۸ آرمینیا بیلهفلد بوندسلیگا ۱۸ ۳ ۰ ۰ - - ۱۸ ۳
۱۹۹۸–۹۹ بوندسلیگا ۲ ۲۲ ۲ ۳ ۱ - - ۲۵ ۳
۱۹۹۹-۰۰ بوندسلیگا ۱۱ ۱ ۱ ۰ - - ۱۲ ۱
قطر لیگ جام امیر قطر آسیا مجموع
۱۹۹۹-۰۰ السد لیگ ستارگان قطر ۸ ۴ ۰ ۰ - - ۸ ۴
انگلستان لیگ جام حذفی انگلستان اروپا مجموع
۲۰۰۰–۰۱ چارلتون لیگ برتر انگلیس ۱ ۰ ۰ ۰ - - ۱ ۰
قطر لیگ جام امیر قطر آسیا مجموع
۲۰۰۱-۰۲ السد لیگ ستارگان قطر ۱۱ ۵ ۰ ۰ ۴ ۰ ۱۵ ۵
ایران لیگ جام حذفی آسیا مجموع
۲۰۰۲-۰۳ پرسپولیس جام خلیج فارس ۹ ۰ ۴ ۳ ۳ ۰ ۱۶ ۳
۲۰۰۳-۰۴ ۲۰ ۳ ۴ ۳ - - ۲۴ ۶
۲۰۰۴-۰۵ ۲۸ ۲ ۱ ۰ - - ۲۹ ۲
۲۰۰۵-۰۶ ۲۳ ۰ ۳ ۰ - - ۲۶ ۰
۲۰۰۶-۰۷ ۱۳ ۲ ۲ ۰ - - ۱۵ ۲
۲۰۰۷-۰۸ ۲۶ ۳ ۲ ۱ - - ۲۸ ۴
۲۰۰۸-۰۹ ۲۹ ۹ ۱ ۰ ۴ ۰ ۳۴ ۹
۲۰۰۹-۱۰ ۲۲ ۱۰ ۵ ۳ - - ۲۷ ۱۳
۲۰۱۰-۱۱ ۵ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۵ ۰
مجموع ایران ۲۸۸ ۴۶ ۱۱ ۳
آلمان ۵۱ ۶ ۴ ۱ - - ۵۵ ۷
قطر ۱۹ ۹ ۰ ۰ ۴ ۰ ۲۳ ۹
انگلیس ۱ ۰ ۰ ۰ - - ۱ ۰
کل دوره ۳۵۷ ۶۱ ۱۵ ۳
دوران ملی[ویرایش]
کریم باقری که در ۱۶ خرداد ۱۳۷۲ برابر تیم ملی فوتبال پاکستان در جام اکو، اولین بازی ملی خود را انجام داد،[۳] و ۸۷ بازی و ۵۰ گل در کارنامهٔ ملی خود به ثبت رساند.[۱۸]
وی پس از بازی مقابل تیم ایرلند جنوبی در سال ۱۳۸۰ از تیم ملی فوتبال ایران خداحافظی کردو دلیل خداحافظی این بازیکن بزرگ در سن بیست و هفت سالگی هنوز مشخص نیست[۱۸] اما در زمان سرمربیگری علی دایی این بازیکن با اعلام آمادگی برای حضور در تیم ملی[۱۹] بار دیگر به اردو تیم ملی ایران دعوت شد[۲۰] که با بالاخره در بازی دوستانهٔ تیمهای ایران و قطر، که در تاریخ ۱۹ آبان ۸۷ برگزار شد، کریم باقری بعد از حدود ۷ سال بار دیگر برای تیم ملی فوتبال ایران بازی کرد و در تاریخ ۲۹ آبان ۸۷ چهلوهشتمین گل ملّی خود را در بازی مقابل امارات به ثمر رساند.[۲۱]
او سرانجام در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۸۹ در بازی دوستانه تیم ملی فوتبال ایران با برزیل در شهر ابوظبی با انجام هشتاد و هفتمین بازی ملیاش برای همیشه از تیم ملی خداحافظی کرد.[۱۸]
سایت فیفا در گزارشی مفصل دربارهٔ بازگشت کریم باقری به تیم ملی فوتبال ایران این بازیکن را با «زینالدین زیدان» مقایسه کرد. در مراسم بهترینهای فوتبال سال ایران، کریم باقری با کسب بالاترین امتیاز از بین بهترینهای فوتبال سال ۸۷، مرد سال فوتبال ایران شد.[۲۲][۲۳]
گل کریم باقری در ملبورن استرالیا[ویرایش]
بازی برگشت ایران و استرالیا ۸ آذر ۱۳۷۶ (۲۹ نوامبر ۱۹۹۷) در چهارچوب دور مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه.
زمانی که تیم ملی ایران ۲ گل از تیم استرالیا عقب بود و همگان بر این باور بودند که آخرین تیم راهیافته به جام جهانی تیم ملی فوتبال استرالیا است، کریم باقری در دقیقهٔ ۷۱ بازی توانست از فرصت بهدستآمده استفاده کند و گل اول تیم ایران را وارد دروازهٔ تیم استرالیا کند. همان گل باعث بهتر شدن روحیهٔ بازیکنان تیم ملی ایران شد و به دنبال آن ایران توانست در دقیقهٔ ۷۵ و با پاس بهیادماندنی علی دایی و فرار خداداد عزیزی گل دوم خود را در دروازهٔ تیم ملی استرالیا بنشاند و صعود تیم ملی ایران را به جام جهانی بعد از ۲۰ سال مسلم سازد.[۲۴] تیم ملی ایران پیش از آن تنها یکبار و در سال ۱۹۷۸ به جام جهانی آرژانتین راه پیدا کرده بود.
افتخارات[ویرایش]
قهرمانی در سیزدهمین دوره بازیهای آسیایی (۱۹۹۸ بانکوک)[۲۴]
قهرمانی در جام اکو (۱۹۹۳ تهران)
حضور در جام جهانی (۱۹۹۸ فرانسه)[۲۴]
مقام سومی جام ملتهای آسیا (۱۹۹۶ امارات)[۲۴]
قهرمانی لیگ آزادگان با پرسپولیس (۱۳۷۵)
قهرمانی لیگ برتر ایران با پرسپولیس (۱۳۸۷)
قهرمانی جام حذفی با پرسپولیس (۱۳۸۹)
قهرمان جام باشگاههای عرب
مقام سومی جام باشگاههای آسیا با السد
بازیکن برتر ماه ژوئیه ۱۹۹۷ آسیا[۲۴]
بازیکن سوم سال آسیا ۱۹۹۷[۲۴]
اولین بازیکن ایرانی و آسیایی در لیگ برتر انگلیس
عضو تیم ستارگان آسیا در دیدار با ستارگان فیفا (۱۹۹۷)[۲۵]
بهترین گلزن جهان در سال ۱۹۹۷ پس از روماریو[۱۸]
سابقه حضور در بازه هیجده ساله در تیم ملی (بیشترین سال حضور یک ایرانی)
زننده بهترین گل ماه اکتبر ۲۰۰۰ آسیا[۲۴]
زننده بهترین گل ماه اکتبر ۲۰۰۱ آسیا[۲۴]
برترین بازیکن جام باشگاههای عرب (۲۰۰۱)
دومین بازیکن محبوب جهان در سال ۲۰۱۰[۴]
انتخاب به عنوان مرد اخلاق یک دهه فوتبال ایران[۲۶]
بهترین هافبک گل زن جهان ذر بازی های ملی بعد زیکو برزیلی[۲۷]
دومین گلزن برتر تاریخ تیم ملی فوتبال ایران[۲۸]
علی کریمی در ۱۷ آبان ۱۳۵۷ در کرج و در یک خانواده ۷ نفره (چهار پسر و یک دختر) به دنیا آمد. علی فرزند سوم خانواده هست.پدرش « ولی ا…کریمی» خود در ایام جوانی و در یکی از شهرهای استان گیلان فوتبالیست بود. فرشید،برادر بزرگتر علی همانند وی به فوتبال روی آورد و با او در تیم فتح تهران همبازی بود. فرهاد بزرگترین برادر و میلاد کوچکترین برادران او هستند.کریمی در سن ۲۰ سالگی (۱۳۷۸) ازدواج کرد و ثمره زندگی او دو پسر به نام های هاووش و هیرسا است.
والدین علی در ابتدا علاقهمند بودند که وی دکتر یا مهندس شود، اما علی کریمی معتقد است که هر انسانی باید به دنبال استعداد خودش برود و این موضوع را در مورد فرزندانش هم صادق می داند.کریمی که از دوران کودکی علاقه بسیاری به فوتبال داشت، بهتدریج از درس و تحصیل فاصله گرفت و با مدرک دیپلم تحصیلات خود را به پایان رساند تا به شکوفا کردن استعدادش در فوتبال بپردازد.
علی کریمی بهجز فوتبال به والیبال ساحلی نیز علاقه دارد و اوقات فراغت خود را با سفر به شمال میگذراند. کریمی شیفته خودروهای ب ام و است. (هر چند در بایرن مونیخ به خاطر اسپانسر باشگاه که آئودی بود مدتی ب ام و سواری را کنار گذاشت.) او طرفدار تیم ملی آرژانتین و دوست دار بازی دیگو مارادونا است.
کریمی همواره دوستدار کمک به کودکان بودهاست٬ به طوری که در اوج شهرت بارها در مدارس ابتدایی و راهنمایی فردیس کرج حاضر شده و وقت خود را با بچهها گذرانده است.همچنین وی به ثبات زندگی و همسرش علاقه دارد و به همین دلیل دوست ندارد فرزندانش در فرهنگ کشورهای دیگر بزرگ شوند و بارها از پیشنهاد تیمهای مطرح اروپایی گذشته است.او قصد دارد پس از بازنشستگی از فوتبال، برخلاف سهم خواهی های رایج در فوتبال ایران به دفاع از حقوق اساسی کودکان بپردازد.
کریمی که پست تخصصیاش خط میانی و بازیسازی است، در باشگاههای نفت تهران، فتح تهران، سایپا تهران، پرسپولیس، الاهلی امارات، القطر قطر، السیلیه قطر و بایرن مونیخ سابقه بازی دارد. او اولینبار در سال ۱۹۹۸ در بازی مقابل کویت در بازیهای آسیایی بانکوک با پیراهن تیم ملی به زمین آمد.
کریمی در بازیهای دور سوم انتخابی جام جهانی ۲۰۰۸ نیز کاپیتان تیم ملی ایران بود که بعد از تیم ملی کنار ماند. وی همیشه پیراهن شماره ۸ را به تن میکند.
علی کریمی در سال ۲۰۰۵ به باشگاه بایرن مونیخ آلمان پیوست. او پس از علی دایی و وحید هاشمیان سومین بازیکنی بود که در این باشگاه معتبر مشهور به هالیوود بازی میکرد.
علی کریمی خیلی زود توانست در جمع نامداران این باشگاه نظیر میشاییل بالاک، سباستین دایسلر، مارتین دمیکلیس، مهمت شول و زی روبرتو برای خود جایگاهی ثابت دست و پا کند. در بازی با هامبورگ وی مصدوم شد و نتوانست در بازیهای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان در اندازههای واقعی خود ظاهر شود.
کریمی همچنین از جمله بازیکنان ایرانی محسوب میشود که در لیگ قهرمانان اروپا بازی کردهاست و در مقابل سالزبورگ اتریش یک گل به ثمر رساند.
علی کریمی در سال ۱۳۸۸ باشگاه پرسپولیس را ترک کرد و به استیل آذین پیوست. وی در فصل ۸۷-۸۸ لیگ برتر ۱۴ گل به ثمر رساند و با دریافت ۹ کارت زرد و ۳ کارت قرمز خشنترین بازیکن شناخته شد.
وی بالآخره در سال ۱۳۹۰ بعد از صحبت با حبیب کاشانی با عقد قرار دادی به پرسپولیس بازگشت و به دوران حضورش در آلمان پایان داد.
افتخارات علی کریمی:
مرد سال فوتبال آسیا در سال ۲۰۰۴
دو بار قهرمانی جام حذفی امارات با تیم الاهلی دبی
قهرمانی لیگ و جام حذفی ایران با پرسپولیس
قهرمانی بازیهای آسیایی بانکوک با تیم ملی ایران
قهرمانی غرب آسیا با تیم ملی
قهرمانی جام بین قارهای آسیا – اقیانوسیه با تیم ملی ایران
علی دایی متولد ۱ فروردین سال ۱۳۴۸، بازیکن ایرانی و از مشهورترین بازیکنان تاریخ تیم ملی فوتبال ایران است. تا پایان جام جهانی ۲۰۰۶ بازیکن اصلی و کاپیتان تیم ملی ایران بود. دایی ۱۰۹ گل ملی در کارنامهٔ خود دارد و با فاصلهٔ زیادی بهترین گلزن بازیهای ملی در تاریخ فوتبال جهان است.
دایی سابقهٔ بازی در تیمهای آلمانی همچون بایرن مونیخ را دارد و به همراه این تیم به نایب قهرمانی جام باشگاههای اروپا دست یافتهاست. او اکنون در باشگاه سایپا به عنوان سرمربی تیم سایپا فعالیت میکند.
● باشگاهی
دایی، فوتبال را از باشگاههای کوچک شهر اردبیل همچون استقلال اردبیل و شهرداری اردبیل آغاز کرد . اوپس از قبولی در دانشگاه صنعتی شریف و اقامت در تهران به تیم تاکسیرانی تهران پیوست. او سپس به بانک تجارت پیوست و در این تیم بود که او مورد توجه بیشتری قرار گرفت و برای اولین بار به تیم ملی دعوت شد.
دایی بعدها به پرسپولیس تهران و سپس السد قطر پیوست و از این این تیم راهی اروپا شد و همراه با کریم باقری به آرمینیا بیلهفلد باشگاه آلمانی و خداداد عزیزی به اف سی کلن پیوست. مقصد بعدی او بایرن مونیخ آلمان بود. فرانس بکنبائر رییس باشگاه بایرن مونیخ علی دائی را برای این باشگاه انتخاب کرد و وی را مهاجمی در سطح جهانی قلمداد کرد. حضور دایی در بایرن مونیخ آلمان نقطه اوج فوتبال او بود، زیرا پیش از آن حضور بازیکنی ایرانی در یک باشگاه معتبر نظیر بایرن مونیخ سابقه نداشت. دایی به همراه بایرن مونیخ تا فینال جام باشگاههای اروپا رفت و در نهایت مدال نقرهٔ آن بازیها را به دست آورد. گرچه دایی در بازی فینال به میدان نیامد.
او سپس به هرتا برلین آلمان پیوست و با پوشیدن پیراهن ۹ از اصلیترین بازیکنان این تیم بود. دایی با هرتا برلین هم در جام باشگاههای اروپا بازی کرد و دو بار دروازهٔ چلسی و یکبار دروازهٔ آث میلان را گشود. حضور موفق علی دائی در باشگاههای اروپایی راه را برای بسیاری از بازیکنان آسیایی از جمله هیده توشی ناکاتا و مهدی مهدوی کیا گشود.
علی دایی با باشگاه سایپا به عنوان بازیکن و سرمربی تیم سایپا فعالیت خود را آغاز کرد. این تیم توانست در خرداد ماه ۸۶ قهرمانی ششمین لیگ برتر را به دست آورد. او همزمان با قهرمانی سایپا در روز ۲۸ می ۲۰۰۷(۷ خرداد ۱۳۸۶) بازدن گل قهرمانی سایپا که آخرین گل اقای گل جهان بود از بازی کردن فوتبال برای همیشه خداحافظی کرد.
علی دایی در سالهای اخیر همواره بازیکن اصلی ایران و کاپیتان این تیم بودهاست. او بیشترین بازی ملی و بیشترین گل زدهٔ تاریخ تیم ملی را دارد (گلهای زدهٔ او در میان تمام تیمهای جهان نیز اول است).
او در جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ امارات به همراه باقری و عزیزی از بهترین ستارگان ایران بود.
او در بازی معروف ایران و استرالیا در بازی پلی اف مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه پاس گل دوم ایران را برای خداداد عزیزی ارسال کرد و این گل باعث راهیابی ایران به جام جهانی شد.
او به همراه ایران در دو جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و ۲۰۰۶ آلمان به میدان آمد و تا به حال در۵ بازی ایران در این بازیها شرکت کردهاست. این پاس دایی بود که زمینهگذار گل مهدویکیا به آمریکا در جام جهانی ۹۸ شد.
از نقاط اوج دوران ورزشی دایی را میتوان روز ۱۴ نوامبر ۲۰۰۴ دانست. او در این روز و در مسابقات مقدماتی راهیابی به جام جهانی ۴ بار دروازهٔ لائوس را گشود تا نام خود را به عنوان اولین فوتبالیست تاریخ جهان که ۱۰۰ گل در بازیهای ملی به ثمر رسانده ثبت کند.علی دایی در لیگ برتر ایران در سال ۱۳۸۶ به عنوان سرمربی و بازیکن توانست تیم سایپا را به قهرمانی برساندو توانایی های خود را به رخ منتقدان بکشد و بر افتخارات خود بیافزاید.
● تیمهای باشگاهی
▪ سلمان آباداردبیل، تاکسیرانی، بانک تجارت، پرسپولیس (ایران)
▪ آرمینیا بیلهفلد، بایرن مونیخ، هرتابرلین (آلمان)
▪ السد (قطر)
▪ پرسپولیس، صبا باتری (ایران)
▪ سایپا تهران
● بهترین گلزن در بازیهای بینالمللی
وی یکی از بهترین گلزنان تاریخ فوتبال و نفر اول در لیست گلزنان بینالمللی است. او همچنین بهترین گلزن در تاریخ بازیهای آسیایی است. در دور مقدماتی جام جهانی سال ۱۹۹۸ هم، او با به ثمر رساندن 38 گل در 56 بازی در رتبهی اول قرار داشت.
در سال ۱۹۹۶ با به ثمر رساندن ۲۰ گل، دایی به عنوان بهترین گلزن در بازیهای بینالمللی توسط فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) معرفی گردید. در ضمن دایی اولین گلزن آسیایی جام باشگاههای اوروپا است ازجمله گلهای بیادماندنی او دوگل اوبه چلسی وتک گل او به میلانACدر لیگ قهرمانان اروپا که باعث صعودتیم هرتابرلین به مرحله بعد لیگ قهرمانان شد
● زندگی شخصی
علی دایی در اردبیل متولد شد. او بعدها به دانشگاه صنعتی شریف راه یافت و لیسانس خود را در رشتهٔ متالورژی دریافت کرد. همچنین وی به تازگی ازدواج کردهاست. علی دائی علاوه بر فوتبال در تجارت نیز مردی موفق بودهاست. وی گرداننده چندین شرکت بزرگ و رستورانهای متعدد است. دائی هیچ گاه از خرج کردن ثروت خود در راه کمک به افراد بی بضاعت و امور خیریه دریغ نورزیدهاست. این فوتبالیست برجسته ایرانی طی سالهای اوج فوتبال خود بارها در مسابقات فوتبال با نیات خیرخواهانه به میدان رفتهاست، از جمله در دیدار ستارگان فوتبال جهان و تیم منتخب بوسنی با همراهی روبرتو باجو و دیگر ستارههای افسانهای فوتبال. او همچنین همراه بامادلین آلبرایت و دیوید بکام باسازمان یونیسف همکاری داشتهاست.
دایی همچنین دارای تابعیت دوگانه ایرانی و آمریکایی است.
● عضویت درفیفا
علی دائی توانست برای اولین بار یک بازیکن ایرانی باشدکه عضوکمیته بین المللی فوتبال فیفاگرددوفوتبال ایران رادرعرصه بینالمللی مطرح کند.
سلام آقا! ببخشين پيراهن شماره 7 استقلالو دارين؟!
بله! چند تا ميخواين
* 3 تا! آره 3 تا كافيه! يكيش سايز بچهگانه باشه.
مكالمهاي را كه ميخوانيد مربوط ميشود به يك هفته پيش، وقتي من وارد يك فروشگاه پوشاك البسه ورزشي شدم. بعد از آنكه فروشنده لباسها را فروخت سر صحبت را با او باز كردم و پرسيدم كه كدام پيراهن استقلال، بيشتر فروش ميرود؟
فروشنده كه مردي ميان سال بود گفت: خدا فرهاد مجيدي را خير بدهد. دروغ نيست اگه بگم نود درصد فروش لباسهاي استقلالي براي فرهاده. به خاطر همينه كه توليدي لباسمون بيشتر شماره پيراهن 7 را ميزند.
همين امر موجب شد تا روي پيشنهاد سردبير كه گفته بود زندگينامه فرهاد را بنويس، بيشتر زوم كنم و شماره 7 استقلاليها را بيشتر از گذشته زير ذرهبين قرار دهم.
آنچه در پي ميخوانيد ماحصل اين تلاشهاست:
بيوگرافي
فرهاد مجيدي قاديكلايي در سيزدهم خردادماه سال 1355 در تهران به دنيا آمد. وي يك برادر و 2 خواهر دارد و در خانوادهاي معمولي زندگي ميكرد.
به غير از فرهاد، برادرش فرزاد نيز به فوتبال روي آورد تا خانوادهاي ورزشي را تشكيل داده باشند.
اهل درس نبود
كاپيتان اين روزهاي استقلال، در نوجواني درسش را خوب نميخواند و نمرات خوبي نميگرفت. پدر و مادر فرهاد روي درس او حساسيت داشتند و نميخواستند وي فقط به فكر فوتبال باشد اما عشق به فوتبال مانع از اين شد تا فرهاد تحصيلات عاليه داشته باشد.
پرسپوليسي بوده؟!
در كودكي بيشتر از اينكه به پيراهن آبي استقلال دل ببندد پرسپوليس را دوست داشته است. شنيدههاي ما حاكي از آن است كه وي در دوران كودكي و نوجواني پرسپوليسي بوده اما پس از آنكه به صورت حرفهاي به فوتبال ميپردازد يك استقلالي تمام عيار ميشود.
مديون مايليكهن
اگر از فرهاد مجيدي بپرسيد كه فوتبالش را مديون چه افرادي است حتما از محمد مايليكهن سرمربي اسبق تيمملي هم نام خواهد برد. چرا كه حاجي مايلي اولين فردي بود كه او را در سن 20 سالگي براي رقابتهاي جام ملتهاي آسيا سال 1996 به اردوي تيمملي دعوت كرد. البته «ناصر حجازي» هم سهم زيادي در «رشد» اين بازيكن داشت.
پيشرفت سريع
نخستين تيم رسمي فرهاد جوانان كشاورز بود. پس از مدت زماني كوتاه به تيم بهمن كرج رفت و بعد از آن نيز به مدت 8 ماه براي تيم صنايع پارچين بازي كرد. سپس به بهمن بازگشت و با گلزنيهاي خود توانست نظر ناصرحجازي سرمربي فقيد آبيپوشان پايتخت را براي پيوستن به اين تيم جلب كند. فرهاد خيلي زود و در اوج جواني خودش را به عنوان بازيكن اصلي در تركيب استقلال قرار داد. پس از آن با پيشنهاد 2 تيم اروپايي مواجه شد كه در ميان آنها راپيدوين اتريش را به عنوان مقصد بعدياش انتخاب كرد.
البته فرهاد نتوانست در اروپا خوش بدرخشد و به همين خاطر به دعوت تيمهاي اماراتي پاسخ مثبت داد و به الوصل پيوست.
روزهاي خوش در امارات
مجيدي در امارات بار ديگر توانست به روزهاي اوجش بازگردد. بازيهاي فوقالعاده او در تركيب الوصل موجب شد تا اين تيم در جامهاي مختلف، مقامهاي بهتري را كسب كند. با توجه به اينكه فرهاد يكي از بهترين خارجيهاي ليگ امارات در سال 2003 – 2002 لقب گرفت به دعوت سران باشگاه العين براي بازي در رقابتهاي نيمه نهايي ليگ قهرمانان آسيا به صورت قرضي به اين تيم رفت و توانست همراه اين تيم به مقام قهرماني اين مسابقات در سال 2003 نايل آيد.
امير دبي شيفته بازيهاي فرهاد
در آن سالها امير دبي به شدت به ورزش فوتبال علاقمند بود و هر از چند گاهي نيز به ورزشگاهها ميرفت. علاقه وي به بازيها و گلزنيهاي مجيدي به حدي بود كه ميگفت تحت هر شرايطي بايد مجيدي را در امارات حفظ كنيم و به همين خاطر فرهاد در تيمهايي نظير الاهلي و النصر نيز توپ زد.
كلكسيون افتخارات
به جز قهرماني در رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا به همراه العين كه در سال 2003 رخ داد، وي مدالهاي طلاي ديگري نيز به گردن انداخته است. مجيدي همراه با استقلال، قهرماني مسابقات جام آزادگان سالهاي 77-76 و 80-79، قهرماني در جام حذفي 87-86 و قهرماني در ليگبرتر 88-87 را جشن گرفت.
فوقالعاده پولدار
بازي در تيمهاي اماراتي موجب شد تا زندگي فرهاد، رنگ و بوي ميلياردي به خود بگيرد! مجيدي كه ارقام قراردادهايش بسيار بالاست در مدت حضورش در امارات توانست سرمايهاي بالا براي خود جمع كند.
مجيدي كه اقامت دبي را دارد، پس از آنكه با العين قهرماني در آسيا را جشن گرفت يك دستگاه ويلا در ساحل جميرا از دستان شيخ دبي دريافت كرد. شنيدههاي ما حاكي از آن است كه وي يك منزل فوقالعاده شيك و همچنين يك سيتيسنتر به ارزش يك و نيم ميليون دلار در امارات دارد.
ماشين باز قهار
بهترين ماشينها را ميخرد. در امارات، اتومبيلش چشم هم تيميهايش را گرفته بود. كاپيتان استقلاليها در امارات با ماشين دستساز انگليسي «بنتلي» كه در دنيا، پنج نفر بيشتر ندارند رانندگي ميكرد. مجيدي براي آنكه اتومبيلش وارد ايران شود پول زيادي را بايد به گمرك ميداد از اين تصميم صرفنظر كرد تا در ايران اتومبيل BMW سري 7 را براند.
حساس روي مبلغ قراردادها
به هيچوجه عادت ندارد مبالغي از قراردادهايش را ببخشد و به قول معروف تا قران آخر قراردادهايش را دريافت ميكند. هروقت هم دچار مشكلات مالي ميشود و چكهايش از طرف باشگاه پاس نميشود لب به اعتراض ميگشايد و آتش حاشيه را شعلهور ميسازد.
رفت و آمد به تيمملي
فروغ فرهاد در تيمملي، همچون تيمهاي باشگاهياش نبود. فرهاد مجيدي در 45 بازي ملي شركت كرد و توانست 10 گل براي تيمملي به ثمر رساند و تنها يكبار به عنوان كاپيتان در تيمملي ظاهر شد. كاپيتان اين روزهاي استقلال اولين بازياش را در سال 75 مقابل كويت انجام داد اما ديري نپاييد كه بعد از رفتن مايليكهن و روي كار آمدن افرادي همچون برانكو، افشين قطبي و علي دايي جايگاهش را در تيمملي از دست داد.
فرهاد در دوران جواني، پشت خط بازيكناني همچون علي دايي ماند تا همچون بسياري از ايرانيهاي فوتباليست، ركورد شكني ملي و جهاني نداشته باشد.
مجيدي آخرين بازي ملياش را پانزدهم شهريورماه امسال در دوحه، مقابل تيمملي قطر انجام داد و پس از آن طي نامهاي از تيمملي خداحافظي كرد.
البته فرهاد در دوران افشين قطبي نيز به تيمملي دعوت شد اما به خاطر مسايلي، اين دعوت را قبول نكرد تا اينكه كارلوس كيروش او را به اردو دعوت كرد و پس از بازي مقابل اندونزي و قطر، از تيمملي خداحافظي كرد.
به اجبار خداحافظي كرد!
داستان اينگونه است كه وي را از تيمملي جدا كردند! دلش از نوع انتخاب بازيكنان مليپوش، در گذشته به شدت خون بود. معتقد است؛ حقش را در تيمملي خوردهاند و به خاطر اينكه لابي قوي نداشت به تيمملي دعوت نشد!
پس از آن هم كه به دعوت كيروش پاسخ مثبت داد اردوي تيمملي را پس از بازي با اندونزي ترك كرد. قضيه از اين قرار بود كه وي پس از بازي با اندونزي به بهانه گرفتن MRI از دستش از ترابيان اجازه ميگيرد و اردو را ترك ميكند و ديگر باز نميگردد!
اين خبر وقتي به گوش كيروش ميرسد وي به شدت عصباني ميشود و به اطرافيانش ميگويد كه ديگر از او دعوت نخواهد كرد. اين موضوع نيز به گوش فرهاد ميرسد و با توجه به آنكه علاقه چنداني نيز به اين موضوع نداشته است تصميم ميگيرد نامه خداحافظي تنظيم كند.
رابطه بد با منصوريان
رابطهاش با عليرضا منصوريان به شدت تيره و تار است. قضيه از اين قرار است كه وي وقتي در ليگ هفتم پس از سالها به استقلال بازگشت، ناصرحجازي سرمربي وقت استقلال تهران فرزاد مجيدي را از ليست خود كنار ميگذارد تا جا براي بازگشت محمد نوازي به جمع آبيپوشان پايتخت باز شود. مجيدي دليل بيرون ماندن برادرش فرزاد از ليست استقلال را عليرضا منصوريان ميدانست. فرهاد رفاقت عليمنصور با نوازي را دليلي براي بيرون ماندن برادرش ميدانست. همچنين وقتي منصوريان به عنوان رئيس آكادمي استقلال مشغول به فعاليت شد، به خوبي اين مجموعه از لحاظ مالي تغذيه نميشد و منصوريان فكر ميكرد فرهاد مجيدي كه رابطه خيلي خوبي با واعظ آشتياني، مديرعامل وقت استقلال تهران داشت مانع از دادن بودجه به آكادمي ميشد.
تمامي اين قضايا موجب شد تا رابطه آنها به شدت با يكديگر تيره و تار شود.
گفته ميشود مجيدي وقتي توسط قطبي به تيمملي دعوت شد به خاطر آنكه منصوريان مربي تيم ملي شده بود اين دعوت را نپذيرفت.
بين استقلاليها فقط حجازي
در ميان مربيان استقلال، علاقه وافري به مرحوم ناصرحجازي سرمربي فقيد استقلاليها داشت و درخشش در فوتبالش را تا حد زيادي به او نسبت ميدهد. البته مجيدي رابطه نسبتا خوبي نيز با مظلومي دارد و با او احساس راحتي ميكند.
مشكل با قلعهنوعي
امير قلعهنوعي وقتي سرمربي استقلال بود بارها با فرهاد مجيدي به مشكل خورد. قلعهنوعي از او در تركيب اصلي استقلال استفاده نميكرد و با اينكه فرهاد در تمرينات، آمادگي بدني بالايي داشت تصميم به استفاده از او نداشت.
البته آنها به خاطر مسايل فني با يكديگر مشكل نداشتند و مشكلات شخصي دليل مكدر بودن رابطه آنها بود كه به دليل حفظ اسرار آنها در مورد مسايل شخصيشان از نوشتن آنها معذور هستيم.
رابطه خوب با مديران عامل
فرهاد مجيدي در هر باشگاهي كه بوده با مديران و روساي آن باشگاه رابطه خوبي داشته. فرهاد با فتحالهزاده و واعظ آشتياني رابطه خوبي داشته است و به عنوان رابط ميان بازيكنان و مديرعامل نيز فعال است.
البته او در امارات نيز رابطه خوبي با روساي باشگاهها داشت و به همين خاطر در يكي از شاديهاي پس از گلش عكس يكي از شيخهاي امارات را كه زير پيراهنش انداخته بود نشان داد. اين شادي پرحرف و حديث موجب شد تا شايعاتي در مورد گرفتن هديه ويژه از اين شيخ بر سر زبانها بيفتد. اتفاقي كه در مطبوعات داخلي، تبعات مناسبي در بر نداشت.
محبوبترين بازيكن سال 2010
فرهاد مجيدي در نظرسنجي سايت فيفا توانست محبوبترين بازيكن سال 2010 جهان لقب بگيرد. وي در اين نظرسنجي توانست افرادي همچون ليونل مسي و ژاوي را پشت سر بگذارد. مجيدي امسال نيز جزو كانديداي بهترين بازيكن سال 2011 به همراه علي كريمي انتخاب شده است.
فراز كمالوند او را استقلالي كرد
روزهايي كه فرهاد مجيدي در بهمن كرج حضور داشت، فراز كمالوند كه خبرنگار بود براي آنكه مديرعامل وقت بهمن را راضي كند تا رضايتنامه فرهاد را براي استقلال صادر كند خيلي تلاش كرد. اين در حالي بود كه پرسپوليسيها نيز خواهان جذب اين مهاجم بودند اما فتحالهزاده با پيشنهادي 20 ميليون توماني توانست مجيدي را استقلالي كند.
داربي بازقهار
نرفتن مجيدي به پرسپوليس وقتي به ضرر اين تيم تمام شد كه وي توانست در 3 داربي متوالي براي استقلال گلزني كند و در مجموع نيز 4 بار براي استقلاليها مقابل پرسپوليس گلزني كرد تا از اين لحاظ نيز محبوبيت خاصي در ميان هواداران پيدا كند.
ريكاوري نميكند
فرهاد معمولا تمرينات پس از بازيها را جدي نميگيرد و ريكاورياش را به صورت اختصاصي انجام ميدهد. البته فرهاد برخلاف آنكه نظم و انضباط در رفت و آمد به اردوها را آنچنان رعايت نميكند اما اهل به وجود آوردن حاشيه براي خود و تيمش از اين لحاظ نيست! در واقع فرهاد ميداند چه موقعي غيبت كند و چه موقعي به سفر برود!
خواب منظم
زندگي شخصي فرهاد روي نظم و برنامه استوار است. رأس ساعت 7 صبح از خواب بيدار ميشود و پس از خوردن صبحانه مفصل به نرمش روي تردميل ميپردازد. اگر تمرين استقلاليها عصر باشد، صبحها به صورت انفرادي تمرين ميكند و پس از صرف ناهار حدود نيم ساعت ميخوابد.
مجيدي معتقد است؛ خواب كوتاه مدت ظهرها باعث ميشود نشاط روحي در تمرين عصر داشته باشد.
اهل كتابهاي روانشناسي
علاقه زيادي به خواندن كتابهاي روانشناسي دارد و حتي اعتراضهايش را با خواندن كتاب بيان ميكند! وقتي فرهاد در زمان حضور قلعهنوعي، فيكس نيمكت استقلال بود در يكي از بازيها روي نيمكت كتاب ميخواند.
رابطه خاكستري با علي دايي
رابطهاش با علي دايي نه سياه سياه است و نه سفيد سفيد! وي معتقد است؛ عدم توفيقش در تيمملي ماندن پشت خط علي دايي است اما هرگز اين موضوع را علني نكرد و براي وي احترام خاصي قايل است. فرهاد در جشن پيراهن استقلال، وقتي سامان گوران صدا و حركات علي دايي را تقليد كرد. ناراحت و از اين اقدام باشگاه دلخور شد.
فوتبال با فتحالهزاده
يكي از خاطرات شيريني كه فرهاد همواره از آن ياد ميكند بازي دستگرمياش با فتحالهزاده در منزل شخصي فتحالهزاده بوده است. البته اين فوتبال دو نفره را فتحالهزاده برد تا كري خواني حاجي براي فرهاد همچنان ادامه پيدا كند.
دنيايش تيام و امير بردياست
تمام زندگي شخصياش مملو از علاقه به تيام و امير برديا (فرزندان خود) است. فرهاد به خاطر عشق به فرزندانش، گاهي تمرينات را زودتر تمام ميكند و پس از بازيها نيز زودتر از سايرين، كمپ را ترك ميكند. به نوع تربيت آنها نيز بسيار حساس است و يكي از دلايلي كه پيشنهاد اماراتيها را براي بازگشت به ليگ اين كشور رد كرد همين قضيه بود.
کارلوس توز محبوب آرژانتین «کارلوس آلبرتو توز» پنج فوریه 1984 در «سیدا ولا» واقع در حوالی «بوینس آیرس»، متولد شد او یک فوتبالیست مطرح آرژانتینی است که با بازی در باشگاههای برتری همچون «بوکا جونیورزآرژانتین» «کورینتیانس» در برزیل و «وستهامیوناتید» انگلیس، نام و آوازه خود را به گوش مردم سراسر دنیا رسانده است. او در حال حاضر با یک قرارداد دو ساله برای منچستریونایتد توپ میزند. «توز» یکی از پرآتیهترین فوتبالیستهای آرژانتین محسوب میشود همچون هموطن دیگر خود«لیونل مسی»، «مارادونای جدید» نامیده میشود. دیهگومارادونا خود زمانی او را «فرستاده آرژانتین در قرن بیست و یکم» نامید. کودکی توز با نام «کارلوس آلبرتو مارتینز» به دنیا آمد و در منطقهای محقر و فقیرنشین که به «فورته آپاچی» معروف است، بزرگ شد. از همان جا بود که نام مستعار «آپاچی» را روی او گذاشتند. بعد از اینکه بین باشگاه زمان کودکی او و باشگاه «بوکاجونیورز» درگیریهایی بر سر او صورت گرفت پدر و مادرش نام فامیل او را به «توز» که نام فامیل مادرش بود تغییر دادند. بوکاجونیورز توز در سیزده سالگی به باشگاه بوکاجونیورز پیوست و اولین بازی حرفهای خود را با این تیم در روز 21 اکتبر سال 2001 انجام داد. او تا پایان سال 2004 با همین باشگاه همکاری میکرد و خاطرات و افتخارات بسیاری از آن باشگاه دارد او در سال 2003 بهخاطر موفقیتهای فردی خود در بازیهای المپیک از سوی نشریه «فاکس اسپورت» عنوان «قابل توجهترین فوتبالیست آمریکایلاتین» را دریافت نمود. بهعلاوه نویسندگان ورزشی فوتبال آرژانتین نام «فوتبالیست سال» و مرد ورزش سال 2004 را به او دادند. کورینتیانس در ماه دسامبر سال 2004 «توز» با قیمت 20 میلیون دلار و با یک قرارداد پنج ساله به ارزش ده میلیون دلار به باشگاه ورزشی «کورینتیانس» منتقل شد. این قرارداد گرانترین قرارداد آن زمان آمریکای جنوبی بود. طرفداران و هواداران «کورینتیانس» ابتدا استقبال گرمی از توز نکردند ولی در سال 2005 او کاپیتان و ستاره باشگاه در لیگ برزیل و محبوبترین بازیکن هواداران «کورینتیانس» از جمله «لولا» رییسجمهور آن کشور شد. پس از پایان لیگ برزیل جایزه بهترین بازیکن تورنمنت از سوی فدراسیون فوتبال برزیل به او اهدا گشت و توز بعد از سال 1976 نخستین برنده غیربرزیلی این جایزه شد. وستهامیونایتد روز 23 آگوست سال 2006 نشریه «اسکای اسپورت» فاش کرد که کارلوس توز دیگر برای باشگاه کورینتیانس بازی نمیکند و احتمالا به زودی به یکی از باشگاههای اروپایی منتقل خواهد شد. این نشریه عنوان کرد که چلسی و منچستریونایتد هر دو خواهان این فوتبالیست آرژانتینی هستند و احتمالا او به یکی از این دو باشگاه برتر انگلیس خواهد رفت. ولی در روز 31 آگوست همان سال کارلوس توز در وبسایت اختصاصی خود نوشت که در حال امضای قرارداد با وستهامیونایتد است و قیمت او دراین قرارداد 12 میلیون پوند خواهد بود.پس از ورود توز به وستهام، این تیم در نه بازی باخت و این تصور در اذهان ایجاد شد که این باختها در نتیجه ورود توز است بهطوری که حتی «آلفیو باسیله» مربی تیم ملی آرژانتین از او خواست از وستهام بیرون بیاید ولی حقیقت این بود که توز در اکثر آن مسابقات جزو نفرات اصلی تیم نبود. سرانجام در اواخر اکتبر 2006 و در بازی مقابل «تاتنهام» این طلسم شکسته شد و وستهام یک بر صفر بازی را برد و پس از آن توز همواره در اوج آمادگی خود به سر میبرد. منچستریونایتد روز دهم آگوست 2007 قرارداد موقت توز با منچستریونایتد قطعی و او به آن باشگاه منتقل شد. در باشگاه منچستریونایتد هم همچون وستهام شماره 32 به او داده شد. شمارهای که از نظر توز بسیار خوش یمن است زیرا اعداد آن همان اعداد شماره پیراهن «مایکل جوردن» بسکتبالیست معروف است که یکی از الگوهای محبوب توز میباشد. جای سوختگی «کارلوس توز» یک جای سوختگی مشخص از گوش راست تا گردن و سینه خود دارد. این اثر سوختگی یادگاری تلخی از دوران کودکی اوست. وقتی توز تنها ده ماه داشت یک روز به دنبال پیدا کردن مادرش به آشپزخانه رفت. مادر آنجا نبود ولی یک کتری پر از آب جوش، توجه او را جلب کرد. بچه به سمت کتری رفت و آن را به سمت خود کشید. آب در حال جوش روی بدن او ریخت و دچار سوختگی درجه سه شد. این اتفاق باعث شد که توز مدت دو ماه در بخش UCI بستری شود. امروز این اثر سوختگی هنوز روی گردن او به چشم میخورد و ظاهر بدی به او داده است ولی همین ظاهر غیرمعمول سبب شناخته شدن بهتر و بیشتر او شده است. توز علاقهای به ترمیم این اثر ندارد. باشگاه بوکاجونیورز زمانی به او پیشنهاد کرد جراحی پلاستیک انجام دهد ولی توز این پیشنهاد را رد کرد زیرا معتقد بود این اثر سوختگی بخشی از گذشته و تاثیرگذار در زندگی حال اوست. مردی با القاب بسیار کارلوس توز 23 ساله دارای لقبهای مختلفی است و مردم به مناسبتهای گوناگون اسامی و لقبهای جدیدی روی او گذاشتهاند. یکی از لقبهای او «مانچادو» به معنای «داغ خورده یا لک شده» است. این لقب بهخاطر جای سوختگی عمیق روی گردن اوست که از دید هیچکس پنهان نمیماند. در حقیقت این اثر سوختگی نوعی امضا برای توز میباشد. لقب دیگر او «آپاچی» است. این نام بهخاطر محل زندگی و زادگاهش در دوران کودکی به او داده شده است. «فورته آپاچی» یک منطقه شناخته شده در پایتخت آرژانتین است که بهخاطر حوادث خشونتبار، موادمخدر و فقر مشهور میباشد. زندگی در آن محله برای خانواده توز به راستی یک نبرد بود و مهمترین خاطره آن دوران، گرسنگی و تنگدستی. پدر توز یک بنا بود و آوردن نان برای اهل خانه وظیفه سختی برای او به شمار میآمد. او مجبور بود شکم همسر و پنج فرزندش را به گونهای سیر کند ولی همیشه هم در این کار موفق نبود. شاید همین موضوع باعث شد کارلوس توز به دنبال راهی جدید برای پیدا کردن پول و ثروت باشد. او در کودکی در تیمهای خیابانی محل زندگیاش بازی میکرد تا پول جمع کند و برای خودش ساندویچ و نوشابه بخرد. او درهمان بازیها تبدیل به چهرهای آشنا و شناخته شده شد و مدتی بعد آوازه بازی خوب او به گوش صاحبان باشگاه «آل بویز» بوینسآیرس رسید و در هشت سالگی وارد آن باشگاه حرفهای شد. معروفترین نام او «کارلوس توز» است. این نام ساده در سال 2001 در جام قهرمانی فیفا و با دو گل زیبای او بر سر زبانها افتاد و او را به مردم فوتبالدوست جهان شناساند. در حقیقت پیش از آن، مردم کشورش او را با نام «کارلیتوزآلبرتو توز» میشناختند. دیگر اسامی و القاب او «ری»، «کانترو ورسال»، «کارلیتوز شماره ده»و «توز دونا» هستند که هر کدام به مناسبتهای مختلف توسط فوتبال دوستان به او داده شده است. توز قربانی مطبوعات بعداز اینکه با بازی خوب توز در المپیک 2004 آتن، تیم ملی آرژانتین مدال طلای مسابقات را به چنگ آورد و این مدال بیش از هر چیز مدیون شش گل او در هشت بازی بود، توز به شدت مورد توجه مطبوعات قرار گرفت. نشریات مختلف او را تحسین و تمجید میکردند و به عرش میبردند ولی همین موضوع سبب شد که مشکلات جانبی هم برای او ایجاد شود. زیرا او مورد توجه پاپاراتزیها هم قرار گرفته بود. اوایل، این اتفاق و این شناخته شدن برای خودش هم شیرین و دلچسب بود و از لحظه به لحظه آن لذت میبرد. ولی وقتی پاپاراتزیها او را رها نکردند و برای یافتن خبر تازه و جنجالی حتی از دیوار خانهاش بالا رفتند، دیگر صبر و طاقتش تمام شد. انتشار اخبار رابطه پنهانی او با مانکن و هنرپیشهای به نام «ناتالیا فاسی» زمانی تیتر درشت نشریات شد که همسرش «وانسا» باردار بود. روزنامهها و مجلات فقط برای فروش بیشتر نشریات خود به این موضوع بال و پر میدادند و نام «دیو و دلبر» را به این دو داده بودند و گاهی نیز آنها را بکام و ویکتوریای آرژانتین مینامیدند همین اخبار سبب شد که آرامش زندگی توز از بین برود و کار او و همسرش به مرحله جدایی و طلاق برسد. اعصاب او به حدی تحریک شده بود که با کوچکترین موضوع ناراحت کنندهای از کوره در میرفت. رفتار خودمحور توز روی زندگی حرفهای او هم تاثیر منفی گذاشت. خوزه پکرمن مربی آرژانتین او را از تیم خود کنار گذاشت و باشگاه اتلتیکومادرید که درصدد خرید او بود از تصمیم خود منصرف شد. در همان زمان بود که توز احساس میکرد ملتش به او خیانت کرده و بار سفر را بست و به برزیل رفت تا به باشگاه «کورینتیانس» بپیوندد. زندگی:او پسر آدریانا مارتینز و سیگوندو روماریو توز است و در خانواده ای رشد کرد که همیشه به خاطر شغل پدرش بوی شیرینی از آن بلند بود و او حتی میپنداشت که روزی قناد خواهد شد. کارلوس در حومه فقیر نشین اجریکتو بزرگ شد که به محله آپاچی ها معروف بود و همین لقب آپاچی که همین روزها به او می دهند از آنجا می آید و زمانی که میان باشگاه نوجوانان آل بویز و بوکاجونیورز پیش آمد برای مدتی نام فامیل مادرش را برایش انتخاب کردند.خانه آنها در آپارتمانی کوچک در خیابان 214 باراگان واقع شده بود و همان جا محل کار پدرش بود.کارلوس یا که آنگونه خانواده اش صدا می زنند کارلیتوس اغلب اوقات بیکاری خود را به بازی در زمین خاکی کنار خانه اش با برادران و خواهرانش یعنی دیه گو دانیل و میگوئل آنخل و ریکاردو آریل و دبورا گیسله به بازی فوتبال می پرداخت و آنهایک تیم جمع و جور تشکیل داده بودند که به فروش چیزهای کوچک می پرداختند تا کمک خرج خانواده خود باشند به خصوص زمانی که قنادی رونقی نداشت و پدرشان به عنوان بنا مشغول به کار شده بود.کارلوس چند سال پیش با خانمی به نام وانسا ازدواج کرد که با داشتن یک دختر زمانی که روابط پنهانی توز با یک مانکن معروف ایتالیایی به نام ناتالیا فوسی که پای توز را به سینما و تبلیغات باز کرده بود فاش شد که به طلاق انجامید.
باشگاهها:بوکاجونیورز آرژانتین-کورینتیانس برزیل-وستهم یونایتد انگلیس-منچستر یونایتد انگلیس.
جالب:
به همراه برادرش دیه گو یگ گروه موسیقی به نام "پیولاواگو"دارند که در آن وظیفه خوانندگی را بر عهده دارد.
وقتی خیلی کوچک بود صورتش از ناحیه گوش راستش تا گردن و سینه اش با آبجوش دچار سوختگی شده و این نشان تاکنون روی بدن او باقی مانده و حتی جراحی پلاستیک که او را 4 ماه از ورزش دور کرد نتوانست کاری برایش انجام دهد.
نام دخترش فلورنسی است.
معتقد است که نباید فراموش کند که 1 زاغه نشین بدبخت بوده به همین خاطر عاشق فعالیت خیرخواهانه برای مردم فقیر است.
قرار است در فیلمی براساس زندگی خودش بازی کند.
با اولین دستمزد قابل توجهش خانه ای برای خانواده اش خرید.
همسرش وانسا یکی از طرفدارانش بود که وقتی برای گرفتن امضاء نزد او آمده بود با توز آشنا شد.
نوازندگی گیتار را به خوبی می داند.
چندان به پوشیدن لباس مد روز و شیک علاقه ای ندارد.
مدل تبلیغاتی ادوکلن مردانه بوگارتی بود.
نام : آندری آرشاوین
تاریخ تولد : 1981/05/29
محل تولد : سن پترزبورگ - روسیه
قد : 172 سانتی متر
پست : هافبک تهاجمی - مهاجم دوم
نام مستعار : شاوا ( به روسی : Шава )
باشگاه ها : زنیت - آرسنال ( حال حاظر )
-------------------------------------------------------------------------------------------------
آندری سرگیوویچ آرشاوین ( به روسی : Андрей Сергеевич Аршавин ) در 29 ماه می 1981 در لنین گراد به دنیا آمد . در حال حاظر در آرسنال مشغول به توپ زدن است . پست مورد علاقه وی نیز هافبک تهاجمی است اما قادر به بازی در کناره های زمین و هم چنین به عنوان مهاجم دوم است . تا کنون موفق شده 41 بازی از سال 2002 برای تیم ملی کشورش روسیه انجام دهد
از سن 7 سالگی بازی فوتبال را از مدارس فوتبال شهرش آغاز کرد .در سال 99 - 2000 آندری توانست در تیم دخیره های زنیت حضور یابد و اولین بازی خود را برای این تیم در ترکیب اصلی در جام اینتر توتو برابر برد فورد انجام داد و موفق شد زیر نظر مربی آن روز های زنیت یویی موروزوف به پیروزی 3 - 0 برسد . بازی خود را در پست هافبک راست به طور جدی شروع کرد و در سال های 2001 تا 2003 به زنیت در اوج بازی خود خوش درخشید و ضمن دعوت به تیم ملی در سال 2002 مدال ها و عنوان هایی را با زنیت کسب کرد . اما هم چنان راه برای رسیدن به باشگاه های بزرگ اروپایی بسته بود . بازی های جهانی و بین المللی خاصی برای روسیه وجود نداشت تا آندری بدرخشد و نظر مسئولان باشگاه های اروپایی را جلب کند و اما وی در روسیه بسیار نام آور شده بود . آرشاوین که آن سال پاس گل دهنده فوق العاده ای بود در این رابطه می گوید : برایم اصلا اهمیت ندارد که خود گل بزنم یا هم تیمی هایم ولی ساختن گل برای دیگران بسیار برایم لذت بخش است .
اما مربی جدید او پترجلا تصمیم گرفت از آرشاوین در پست هاقبک تهاجمی و مهاجم دوم استفاده کند . در اولین بازی در این پست آندری موفق شد 2 گل برای تیمش به ثمر برساند و در پست جدید خود خوش بدرخشد . در نهایت در مدت حضور خود در زنیت موفق شد 58 گل برای این تیم به ثمر برساند البته گل های او در جام یوفا برابر آ اک یونان و المپیک مارسی بسیار ماندگار تر شد . گل هایی که باعث شد زنیت جام یوفا را ازان خود کند . آندری در تیم جوانان کشورش نیز به میدان رفت و آن جا نیز با گلزنی های خود خوش درخشید , هم چنین در سال 2005 در زنیت به عنوان بهترین گلزن تیمش شناخته شد . وی در سال های 2001 و 2002 و 2004 به مقام دوم بهترین فوتبالیست کشورش نائل شد و در سال های 2005 و 2006 نیز عنوان بهترین فوتبالیست روسیه را کسب کرد .
باشگاه ها
زنیت
آندری که فارق تحصیل مدرسه فوتبال سمنا است در سال 1999 به زنیت پیوست و تا پایان سال 2000 در تیم 2 زنیت بازی کرد . در سال 2000 اولین بازی خود را برابر بردفورد در اینتر توتو انجام داد و به پیروزی 3 - 0 رسید . در سال 2007 با زنیت به قهرمانی رسید و در 30 مسابقه از ابتدا به میدان رفت , 10 گل زد و 11 پاس گل برای هم تیمی هایش مهیا کرد و در کل فصل بسیار خوبی را سپری کرد . این قهرمان زنیت اولین قهرمانی این تیم از سال 1984 بود . آندری بازیکنی کلیدی در جام یوفای سال 2008 بود و به عنوان بهترین بازیکن زمین در بازی فینال شناخته شد . با درخشش فوق العاده وی در یورو 2008 نگاه باشگاه ها را به سوی خود جلب کرد . بارسلونا , آرسنال و چلسی مشتریان اصلی او بودند اما آرسنال به دلیل مسائل مالی خیلی زور کنار کشد . زنیت که می خواست پول بسیار خوبی از این انتقال به دست بیاورد پیشنهاد 15 میلیونی بارسلونا را رد کرد . بارسلونا باشگاه مورد علاقه آندری است . اما آن سال با انتقال این بازیکن مخالفت کردند . تاتنهام نیز در این بین پیشی گرفت و پیشنهادی 16 میلیونی ارائه داد اما به طور جالبی با این پیشنهاد نیز مخالفت شد . زنیت 22 میلیون برای این بازیکن طلب کرده بود . مبلغ بسیار زیادی که باشگاهی همچون بارسلونا را از انتقال وی به نیوکمپ منصرف کرد .
آرسنال
در پنجره نقل و انتقالات زمستانی در حالی که آرسال اوضاع و احوال خوبی نداشت و مصدومیت ها و خروج هلب و فلامینی کمر این تیم در خط میانی شکسته بود به فشار های زیاد رسانه های و ونگر در نهایت مسئولین باشگاه وارد مذاکره با آرشاوین شدند . این مذاکرات نتیجه ای نداشت . زنیت 20 میلیون می خواست و آرسنال 12 میلیون بیشتر نمی داد . این مذاکرات به بن بست رسید ولی با فشار های ونگر برای خرید این بازیکن در نهایت با وساطت شخص عثمانوف ( از سهامداران باشگاه ) این انتقال صورت گرفت و آرشناوین با 16 میلیون پوند راهی امارات لندن شد . جالب این جاست که این انتقال دقیقا 1 ماه کامل طول کشید و حتی روز بعد اتمام نقل و انتقالات اعلام شد . آندری تصمیم گرفت در هتلی در نزدیکی کمپ تمرینی آرسنال اقامت کند تا وضعیت وی در لندن تثبیت شود . در نیم فصل حضور خود در آرسنال نیم جانی دوباره به این تیم داد و آرسنال را در نهایت در رده چهارم نگه داشت . همگان را با بازی و گلزنی در آنفیلد مجذوب خود کرد و هنر خود را در نیم فصل حضور در آرسنال با پاس گل ها و گل های زده خود نشان داد . به دلیل حضور تیم زنیت در جام قهرمانان و بازی کردن وی نتوانست با آرسنال در این رقابت ها شرکت کند . سال 2009 بر روی او حساب ویژه ای باز شده است و همه امیدوار هستند با خط هافبک نسبتا پر بار آرسنال و با برگشت روسیچکی و درخشش دوباره آرشاوین به 4 سال بی جامی پایان دهند .
تیم ملی
در 17 می 2002 اولین بازی خود را برابر بلاروس انجام داد . در 24 مارس 2007 کاپیتان تیم ملی روسیه بود . در بازی که برابر تیم استونی در مقدماتی یورو 2008 انجام داد . با مربی گری گاس هیدینک در تیم ملی روسیه بیش از پیش خوش درخشید . به دلیل محرومیت در 2 بازی ابتدایی یورو 2008 نتوانست به میدان برود اما در بازی سوم برابر سوئد موفق شد گل دوم کشورش را به ثمر برساند . با گلزنی در بازی حساس برابر هلند در وقت اضافی هنر خود را به رخ کشید و باعث حذف هلندی شد که همگان احتمال بالای قهرمانی این تیم را در رقابت های آن سال می دادند .ولی در بازی نیمه نهایی در کمال ناباوری در برابر اسپانیا حذف شدند .
زلاتان ابراهیموویچ
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
زلاتان ابراهیموویچ
Zlatan Ibrahimović
شناسنامه
نام کامل زلاتان ابراهیموویچ
زادروز ۳ اکتبر ۱۹۸۱ (۳۲ سال)
زادگاه مالمو، سوئد
قد ۱٫۹۵ متر (۶ فوت ۵ اینچ)[۱]
پست مهاجم (فوتبال)
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی پاریس سن ژرمن
شمارهٔ پیراهن ۱۰
باشگاههای حرفهای*
سالها باشگاهها بازی† (گل)†
۲۰۰۰-۱۹۹۹ مالمو ۴۰ (۱۶)
۲۰۰۴-۲۰۰۰ آژاکس ۷۴ (۳۵)
۲۰۰۶-۲۰۰۴ یوونتوس ۷۰ (۲۳)
۲۰۰۹-۲۰۰۶ اینترمیلان ۸۸ (۵۷)
۲۰۱۰-۲۰۰۹ بارسلونا ۲۹ (۱۶)
۲۰۱۱-۲۰۱۰ آ. ث. میلان (قرضی) ۲۹ (۱۴)
۲۰۱۲-۲۰۱۱ آ. ث. میلان ۳۲ (۲۸)
۲۰۱۲– پاریس سن ژرمن ۳۹ (۳۲)
تیم ملی‡
۲۰۰۱ سوئد زیر ۲۱ سال ۷ (۶)
۲۰۰۱- سوئد ۸۵ (۳۹)
*تعداد بازیها و گلها فقط مربوط به بازیهای لیگ داخلی است و آمار به روز شده در تاریخ ۲ سپتامبر ۲۰۱۱.
‡ آمار بازیها و گلهای ملی بهروز شده در تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۱۱
زلاتان ابراهیموویچ (به بوسنیایی: Zlatan Ibrahimović) (متولد ۳ اکتبر ۱۹۸۱ در شهر مالمو در سوئد)، فوتبالیستی سوئدی است که در پست فوروارد بازی میکند. زلاتان که از والدینی اهل بوسنی و کرواسی[۲] متولد شده است، برای تیم فوتبال پاریس سن ژرمن[۳] در لیگ فوتبال فرانسه موسوم به لوشامپیونه و همچنین تیم ملی فوتبال سوئد بازی میکند. در فوریه ۲۰۰۹، ابراهیموویچ با دریافت حقوقی معادل ۹ میلیون یورو به همراه کاکا، بیشترین حقوق را در میان بازیکنان فوتبال جهان دریافت میکرد.[۴] همچنین در ۲۸ ژولای ۲۰۰۹، نام ایبراهیموویچ در بین ۵ بازیکن برتر فصل ۲۰۰۹-۲۰۰۸ قرار گرفته بود.[۵] وی در حال حاضر بعد از جدایی از آث میلان و پیوستن به تیم فوتبال پاریس سن ژرمن پردرآمدترین بازیکن لیگ فوتبال فرانسه محسوب میشود.[۶]
محتویات [نهفتن]
۱ اوایل زندگی
۲ زندگی ورزشی
۲.۱ مالمو
۲.۲ آژاکس
۲.۳ یوونتوس
۲.۴ اینتر میلان
۲.۵ بارسلونا
۲.۶ آث میلان
۲.۷ پاریس سن ژرمن
۲.۸ تیم ملی
۲.۸.۱ گلزنی در برابر تیم ملی انگلستان
۳ زندگی خصوصی
۴ منابع
اوایل زندگی[ویرایش]
ابراهیموویچ در سوئد متولد شده است. پدر وی سفیک ابراهیموویچ بوسنیایی است که در سال ۱۹۷۷ به سوئد سفر کرده است. مادر وی نیز جورکا گراویچ یک زن کروات مهاجر به سوئد است. وی در کنار سه خواهر و دو برادر خود در شهر روزنگارد بزرگ شده است. زلاتان از شش سالگی فوتبال بازی کردن را شروع کرده است. وی در کودکی در یک بازی وقتی که در نیمه اول تیمش با ۴ گل عقب افتاده بود در نیمه دوم به عنوان جانشین وارد زمین شده و ۸ گل به ثمر رساند!
زندگی ورزشی[ویرایش]
مالمو[ویرایش]
زلاتان برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ با مالمو قرارداد بست و در سال ۱۹۹۹ در ترکیب تیم اول این تیم در لیگ اول سوئد قرار گرفت که در این سال این تیم با رتبه سیزدهم به لیگ دوم سقوط کرد ولی فصل بعد به لیگ اول بازگشت. زمانی که لئو بینهاکر سر مربی آژاکس علاقه خود را به جذب این بازیکن نشان داده بود، آرسن ونگر نیز تلاشی ناموفق برای انتقال وی به آرسنال انجام داد. در ۲۲ مارس ۲۰۰۱ ابراهیموویچ با قرار دادی معادل ۸۰ میلیون کرون سوئد به آژاکس پیوست.
آژاکس[ویرایش]
ابراهیموویچ تحت سرمربیگری کو آدریانس فرصت کمی برای بازی مییافت ولی از نوامبر ۲۰۰۱ که رونالد کومان سر مربی آژاکس شد وی در ترکیب اصلی قرار میگرفت که با قهرمانی فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۲ این تیم در لیگ هلند همراه بود. در فصل بعد ابراهمیمویچ در پیروزی ۲ بر ۱ برابر لیون قهرمان فرانسه در ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۲ با زدن دو گل مقابل این تیم اولین تجربه بازی در لیگ قهرمانان اروپا را کسب کرد. او در این فصل ۴ گل برای آژاکس در لیگ قهرمانان اروپا به ثمر رساند. در آخرین فصل حضورش در آژاکس وی گلی بسیار زیبا را مقابل ناک بردا در ۲۲ اکتبر ۲۰۰۴ به ثمر رساند که در نهایت توسط بینندگان یورو اسپورت به عنوان بهترین گل سال انتخاب شد.
در ۱۸ آگوست ۲۰۰۴ ابراهیموویچ در طی یک بازی دوستانه مقابل هلند باعث مصدومیت هم باشگاهی خود رافائل فان در فارت شد که منجر به وارد شدن اتهامات از سوی فان در فارت به وی مبنی بر عمدی بودن این کار گردید. این حاثه سرانجام منجر به فروش ناگهانی ابراهیموویچ به یوونتوس در ۳۱ آگوست شد.
یوونتوس[ویرایش]
ابراهیموویچ با ۱۶ میلیون یورو از آژاکس به یوونتوس انتقال یافت. وی به دلیل مصدومیت بهترین گلزن تیم، دیوید ترزگه بلافاصله به ترکیب اصلی راه یافت و ۱۶ گل در اولین فصل حضورش در یوونتوس به ثمر رساند. فصل بعد در مقایسه با فصل اول حضورش در یوونتوس کمرنگ تر بود. نقش وی در خط هجومی یوونتوس تغییر یافت و بیشتر در کنارهها به کار گرفته میشد و به همین دلیل تعداد پاس گلهای او افزایش یافت. وی بعد از ماجرای رسوایی فوتبال ایتالیا که منجر به کسر امتیاز از یوونتوس و سقوط این تیم به سری بی شد از یوونتوس جدا شد.
اینتر میلان[ویرایش]
در ۱۰ آگوست ۲۰۰۶ ابراهیموویچ با قراردادی ۴ ساله به ارزش ۲۴/۸ میلیون یورو به اینتر میلان پیوست. وی کار خود را در این باشگاه با یک گل و یک پاس گل در بازی سری آ مقابل فیورنتینا آغاز کرد و فصل اول خود را با عنوان بهترین گلزن اینتر میلان با ۱۵ گل به پایان رساند. اینتر در آن سال بعد از ۱۷ سال قهرمان سری آ شد. آنها فصل را با ۹۷ امتیاز که یک رکورد محسوب میشد به پایان رساندند. در آن فصل اینتر میلان رکورد ۵ لیگ بزرگ اروپا را با ۱۷ برد پشت سر هم شکست. رکوردی که همچنان پابرجاست.
ابراهیموویچ صدمیمن بازی خود را در سری آ در ۱۶ ستامبر ۲۰۱۰ انجام داد. وی در ۲ اکتبر ۲۰۰۷ دو گل مقابل پی اس وی در لیگ قهرمانان اروپا به ثمر رساند که اولین گلهای او در این جام بعد از دسامبر ۲۰۰۵ بود. وی لیگ قهرمانان آن سال را با ۵ گل در ۷ بازی به پایان رساند.
در فصل ۲۰۰۸-۲۰۰۹ ابراهیموویچ شروعی بسیار عالی داشت. گل وی مقابل بولونیا به عنوان بهترین گل سال انتخاب شد. وی این گل را بدون جابجایی و با پاشنه کفش خود روی سانتر آدریانو به ثمر رساند. حرکات زلاتان در این فصل بسیار چشم نواز و پاسهای وی بسیار عالی بود. در بازی پایانی فصل ابراهیموویچ دو بار مقابل آتالانتا گلزنی کرد که عنوان آقای گلی را به تنهایی برای وی بالاتر از مارکو دیوایو و دیگو میلیتو با ۲۵ گل به ارمغان آورد.
بارسلونا[ویرایش]
بعد از انتقال مکسول به بارسلونا خوان لاپورتا اعلام کرد که توافقی بین اینتر میلان و بارسلونا برای انتقال ابراهیموویچ به بارسلونا در ازای انتقال ساموئل اتوئو به اینتر میلان به همراه مقداری پول صورت گرفته است. بعد از گذراندن تست پزشکی بارسلونا ابراهیموویچ در مقابل ۶۰۰۰۰ طرفدار بارسلونا در نیوکمپ به هواداران معرفی شد.
ابراهیموویچ در فصل ۲۰۰۹-۲۰۱۰ کار خود را برای بارسلونا با پاس گل برای مسی در بازی سوپر کاپ اسپانیا شروع کرد. در ۲۰ اکتبر وی اولین گل خود را در لیگ قهرمانان اروپا برای بارسلونا مقابل روبین کازان روسیه به ثمر رساند و ۵ روز بعد در پیروزی ۶ بر ۱ مقابل رئال ساراگوسا دو گل زد. وی در هفته دوازدهم بعد از مصدومیتی ۳ هفتهای در نیمه دوم بازی مقابل رئال مادرید به جای تیری هانری به میدان رفت و هشتمین گل خود را در لالیگا به ثمر رساند. وی در سال ۲۰۰۹ به همراه بارسلونا با پیروزی مقابل استودیانتس به مقام قهرمانی جام باشگاههای جهان رسید. ابراهیموویچ در این سال در تیم منتخب اروپا قرار گرفت و در سال ۲۰۱۰ با ۱۶ گل ششمین گلزن برتر لالیگا لقب گرفت. ابراهیموویچ آخرین بازی خود را برای بارسلونا در سوپر کاپ اسانیا با پیروزی ۳ بر ۱ مقابل سویا به ثمر رساند و آخرین بازی خود را برای این تیم در تاریخ ۲۵ آگوست ۲۰۱۰ در جام خوان گمپر مقابل آث میلان انجام داد که بعد از آن به رسانهها اعلام کرد که رابطهاش با سرمربی تیم جوزپ گوآردیولا رو به زوال میباشد و سرمربی از ماه مارس با وی صحبت نکرده است.
آث میلان[ویرایش]
در ۲۰ آگوست ۲۰۱۰ باشگاه آث میلان در سایت رسمی خود اعلام کرد که ابراهیموویچ را برای فصل ۲۰۱۰-۲۰۱۱ به خدمت خواهد گرفت. وی به طور قرضی به میلان پیوست با این اختیار که میتواند در پایان فصل با قیمت ۲۴ میلیون یورو به طور کامل به این تیم بپیوندد. وی کار خود را با میلان با بازی در پیروزی ۲ بر صفر برابر چزنا در ۱۱ سپتامبر آغاز کرد که در آن بازی یک پنالتی را از دست داد و اولین گل خود را برای میلان در پیروزی مقابل اوسر در اولین بازی میلان در جام باشگاههای اروپا در ۱۵ سپتامبر به ثمر رساند. در ۱۴ نوامبر ابراهیموویچ تک گل میلان را در داربی شهر میلان وارد دروازه اینترمیلان کرد.
در اولین بازی رسمی ۲۰۱۱-۲۰۱۲ اولین گل میلان را در سوپر کاپ ایتالیا مقابل اینتر میلان به ثمر رساند. وی همچنین اولین گل میلان را در سری آ ۲۰۱۱-۲۰۱۲ در تساوی ۲ بر ۲ مقابل لاتزیو زد. زلاتان سومین گل خود را در اولین بازی لیگ قهرمانان اروپا مقابل ویکتوریا پلزن از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند و دومین گل نیز با پاس وی به ثمر نشست. گلزنی وی مقابل کیه وو وی را به صدمین گل خود در سری آ رساند. وی در ماه دسامبر ۲۰۱۱ نیز فرم ایدهآل خود را ادامه داد و در هر ۵ بازی سری آ گلزنی کرد. زلاتان بعد از جدایی از بارسلونا و پیوستن به میلان با انتشار کتابی در مورد خاطراتش از باشگاه بارسلونا، کادر فنی و بازیکنان این تیم، ضمن انتقاد شدید از گواردیولا سرمربی بارسلونا به شرح دلایل عدم موفقیتش در این تیم پرداخت. چند هفته پس از انتشار این کتاب جنجالی و رسانهای شدن دلایل درگیری زلاتان و گواردیولا، به دلیل همگروی میلان و بارسلونا در مرحلهٔ گروهی لیگ قهرمانان اروپا این دو تیم مقابل هم قرار گرفتند و زمینهٔ رویارویی دوباره ابراهیموویچ و گواردیولا فراهم شد. در دیدار برگشت میلان و بارسلونا، که در ورزشگاه سن سیرو برگزار میشد زلاتان توانست یک گل وارد دروازه تیم تحت هدایت جوزپه گواردیولا کند تا به نوعی جواب بی مهریهای بارسلوناییها را در زمین مسابقه داده باشد. در ۱۵ فوریه ۲۰۱۲ در مرحله رفت یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا مقابل آرسنال زلاتان ۲ پاس گل برای روبینیو داد و یک گل از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند و باعث پیروزی ۴ بر صفر میلان شد. زلاتان در رقابتهای سری آ فصل ۲۰۱۱-۲۰۱۲ توانست با به ثمر رساندن ۲۸ گل برای میلان، عنوان آقای گلی این مسابقات را کسب کند.[۷]
پاریس سن ژرمن[ویرایش]
زلاتان ابراهیموویچ بعد از گذراندن چند فصل موفقیت آمیز و درخشان با پیراهن میلان سرانجام در اواسط ژوئیه ۲۰۱۲ به ازای دریافت دستمزد سالیانه ۱۵ میلیون یورو در هر سال به تیم فوتبال پاریس سن ژرمن فرانسه پیوست.[۸]
تیم ملی[ویرایش]
با این که ابراهیموویچ میتوانست برای تیمهای ملی بوسنی و هرزگوین یا کرواسی نیز بازی کند ترجیح داد عضو تیم ملی کشور زادگاهش سوئد شود. ابراهیموویچ اولین بازی ملی خود را در تساوی صفر بر صفر در بازی دوستانه مقابل جزایر فارو در ۳۱ ژانویه ۲۰۰۱ انجام داد. وی اولین بازی رسمی خود را در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ در پیروزی ۳ بر صفر مقابل آذربایجان با زدن یک گل به این تیم انجام داد. در جام جهانی ۲۰۰۲ در ۲ بازی مقابل آرژانتین و سنگال به عنوان یار جانشین به میدان رفت.
ابراهیموویچ در تمام بازیهای یورو ۲۰۰۴ در ترکیب اصلی قرار داشت که یک پنالتی را در پیروزی ۵ بر صفر مقابل بلغارستان به ثمر رساند و در بازی موثر مقابل ایتالیا گل تساوی بخش و دیر هنگام سوئدیها را به زیبایی وارد دروازه بوفون دروازه بان با تجربه ایتالیا کرد اما در مرحلهٔ بعدی رقابتها با از دست دادن یک ضربه در ضربات پنالتی مقابل هلند باعث حذف سوئد از این جام شد.
در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ در پیروزی ۷ بر صفر مقابل مالت ۴ گل به ثمر رساند ولی در هیچ یک از بازیهای جام جهانی ۲۰۰۶ که در آن سوئد به وسیله آلمان در مرحله یک هشتم نهایی حذف شد، موفق به گلزنی نشد.
قبل از بازی مقابل لیختن اشتاین در مقدماتی یورو ۲۰۰۸ ابراهیموویچ و دو تن از هم بازیهایش در تیم ملی، ویلهمسون و ملبرگ هتل را ترک کرده و به یک کلوپ شبانه رفته بودند که به همین دلیل سرمربی لارس لاگربک از حضور آنها در بازی ممانعت کرده و آنها را به خانه فرستاد. ابراهیموویچ به خاطر این کار مدتی با تیم ملی قهر بود و از حضور در سه بازی ملی امتناع کرد ولی در بازی مقابل ایرلند شمالی در ۲۸ مارس به تیم بازگشت. وی در هیچ یک از ۱۲ بازی مقدماتی یورو ۲۰۰۸ گلی نزد. ابراهیموویچ و اولاف ملبرگ مدافع باتجربه سوئدیها با زدن دو گل بهترین گلزنان سوئد در این دوره از رقابتها بودند.
در مقدماتی یورو ۲۰۱۲ ابراهیموویچ کاپیتان تیم ملی سوئد بود. در بازی مقابل سن مارینو یک گل زد و در پیروزی ۵ بر صفر مقابل فنلاند هت تریک کرد.
وی همچنین در تمامی دیدارهای کشورش در مسابقات یورو ۲۰۱۲ که با میزبانی مشترک کشورهای اوکراین و لهستان برگزار میشد حاضر بود و در حالیکه بازوبند کاپیتانی سوئد را بر بازو میبست هرچه تلاش کرد نتوانست مانع حذف تیمش از مرحلهٔ گروهی این رقابتها شود. با این حال زلاتان با زدن دو گل (به تیمهای اوکراین و فرانسه) از نظر هواداران سوئدی به عنوان بهترین بازیکن تیم ملی سوئد در این رقابتها معرفی شد. سوئدیها در مرحله گروهی یورو ۲۰۱۲ با تیمهای اوکراین(یکی از دو میزبان رقابتها)، فرانسه و انگلستان همگروه بودند و با قبول دو شکست پیاپی مقابل اوکراین و انگلستان به ترتیب با نتایج دو بر یک و سه بر دو، و همچنین کسب پیروزی دو بر صفر در دیدار پایانی گروه برابر فرانسه، با به دست آوردن سه امتیاز و کسب عنوان سومی گروه از صعود به مرحلهٔ بعدی مسابقات بازماندند.
گلزنی در برابر تیم ملی انگلستان[ویرایش]
زلاتان در جریان یک بازی دوستانه در ۲۴ آبان ۱۳۹۱ مقابل انگلستان توانست هر ۴ گل سوئد را وارد دروازه انگلستان کند.
زندگی خصوصی[ویرایش]
ابراهیموویچ و شریک زندگی وی هلنا سِگِر دارای دو فرزند به نامهای ماکسیمیلیان (متولد ۲۲ ستامبر ۲۰۰۶) و وینسنت (متولد ۶ مارس ۲۰۰۸) میباشند. وی هم اکنون در پاریس به سر میبرد ولی سالانه به خانه خود در مالمو سوئد نیز سر میزند. ابراهیموویچ در ۱۷ سالگی کمربند مشکی تکواندو گرفته است. وی به زبانهای سوئدی، صِربی، بوسنیایی و انگلیسی تسلط دارد. او ایتالیایی نیز صحبت میکند. وی ریشهای بوسنیایی و کروات دارد و مذهب وی مسیحی کاتولیک میباشد.
ساموئل اتوئو فیلس (به فرانسوی: Samuel Eto’o Fils) (زادهٔ ۱۰ مارس ۱۹۸۱ در دوالا، کامرون) فوتبالیست کامرونی است که در پست مهاجم برای تیم آنژی ماخاچکالا بازی میکند. اتوئو بهترین گلزن تاریخ جام ملتهای آفریقا و چهارمین گلزن برتر تاریخ باشگاه فوتبال بارسلونا است.
اتوئو در ابتدا فوتبال را در تیم کشورش آغاز کرد. سپس به رئال مادرید اسپانیا پیوست. پس از آن که نتوانست در تیم رئال مادرید جایگاه ثابتی پیدا کند، بطور قرضی به رئال مایورکا پیوست و موفق شد ۵۴ گل برای این تیم به ثمر برساند و رکورد گلزنی در باشگاه را از آن خود کند. در سال ۲۰۰۴ مسؤولان رئال مادرید و بارسلونا تصمیم گرفتند این ستارة کامرونی را وارد تیم خود کنند. در نهایت، فلورِنتینو پِرِز – مدیر وقت رئال مادرید – اعلام کرد با توجه به حضور رائول و رونالدو احتیاجی به اتوئو ندارد. بدین ترتیب اتوئو با قراردادی ۲۴ میلیون یورویی به بارسلونا پیوست و موفق ظاهر شد. او در سال ۲۰۰۹ به اینترمیلان پیوست. وی هم اکنون در تیم آنژی ماخاچکالا تیم ثروتمند روسیه توپ می زند.
شهرت اتوئو به دلیل آن است که یک مهاجم کامل به شمار میآید؛ یعنی قدرت پابهتوپ بالایی دارد، ضربات هر دو پای او قدرت کافی دارد، هنگام دویدن سرعتش بالاست و ضربات سرش محکم و دقیق است. این خصوصیات موجب شدهاست تا در چند سال اخیر همواره اتوئو یکی از بهترین مهاجمهای دنیا باشد. اتوئو بیش از آن که از قدرت بدنی برای گلزنی استفاده کند، از سرعت خود بهره میگیرد و همچنین به ندرت دیده میشود که با توپ اضافهکاری انجام دهد و به محض پیدا کردن موقعیت توپ را وارد دروازه میکند.
در چهار سال حضورش در مایورکا تا حدودی موفق شد خود را به دنیای فوتبال دیکته کند و توسط بارسلونا صید شد. وی در پنج سال حضورش در بارسلونا به هر چیزی که میخواست دست یافت. از آل پی چی چی یا همان آقای گلی لا لیگا تا تمام قهرمانی ها در عرصه های فوتبال در رده باشگاهی را فتح کرد. مثلث وی و رونالدینیو و مسی بسیاری از فوتبال دوستان را یاد روز های طلایی بارسلونا میاندازد اما لاپورتا که مرد تحولات است در دو فصل اخیر بارسلونا را زیر رو کرد و در یک معاوضه عجیب چهارمین گلزن برتر تاریخ باشگاهش را با زلاتان ابراهیمویچ ستاره سوئدی تیم اینترمیلان به همراه ۴۶ میلیون یورو واگذار کرد. انتقالی که همه را انگشت به دهن کرد. وی در سال ۲۰۰۹ میلادی به میلان ایتالیا نقل مکان کرد
تیم ملی کامرون
اتوئو اولین بازی خود را برای تیم ملی کامرون در ۱۴ سالگی و در ۹ مارس ۱۹۹۶ انجام داد در بازی ای که کامرون در بازی دستانه ۵ – صفر مغلوب کاستاریکا شد. بعد از آن در جام جهانی ۲۰۰۲ اتوئو با تیم ملی کامرون خوش درخشید و پیروزی در برابر عربستان اولین گل وی را به همراه داشت. وی در ۸۶ حضورش درتیم ملی ۴۱ بار دروازه حریفان را گشوده است. وی با درخشش در رده ملی و باشگاهی سه سال پیاپی از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ مرد سال فوتبال آفریقا گرفته است. کارنامه وی در رده ملی هم پررنگ جلوه میکند و از جام جهانی تا جام کنفدراسیون ها و المپیک تابستانه نظاره گره پلنگ سیاه بوده است.
او با تیم ملی کامرون چندان خوش شانس نبود و جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی برای شیرهای رام نشدنی ناامیدکننده به پایان رسید. هر چند او در این رقابت ۲ بار برای کامرون گلزنی کرد اما آنها در هر سه دیدارشان شکست خوردند تا در همان مرحله گروهی از دور مسابقات کنار بروند.
باشگاههای حرفهای
لگانِس بین سالهای ۱۹۹۸- ۱۹۹۷: ۲۸ بازی ۳ گل
رئال مادرید بین سالهای ۱۹۹۸ – ۱۹۹۹: ۳ بازی ۰ گل
رئال مایورکا بین سالهای ۱۹۹۹ – ۲۰۰۴: ۱۳۳ بازی ۵۴ گل
بارسلونا از سال ۲۰۰۴ – ۲۰۰۹: ۸۹ بازی ۶۰ گل
اینتر میلان از سال ۲۰۰۹
تیم ملی
87 بازی و ۴۳ گل زده
افتخارات
مرد سال فوتبال آفریقا در سال ۲۰۰۳
مرد سال فوتبال آفریقا در سال ۲۰۰۴
مرد سال فوتبال آفریقا در سال ۲۰۰۵
عنوان پیچیچی یا آقای گل لا لیگا در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶
قهرمان جام باشگاههای اروپا در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶ همراه تیم بارسلونا
قهرمان لا لیگا (لیگ اسپانیا) در فصلهای ۲۰۰۴-۲۰۰۵، ۲۰۰۵-۲۰۰۶ و ۲۰۰۸-۲۰۰۹ همراه تیم بارسلونا
برنده سوپر جام اسپانیا در سال ۲۰۰۵ همراه تیم بارسلونا
قهرمان جام ملتهای آفریقا به همراه تیم ملی فوتبال کامرون در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲
قهرمان المپیک ۲۰۰۰ سیدنی به همراه تیم ملی المپیک کامرون
قهرمان جام باشگاههای اروپا در فصل ۲۰۰۹ -۲۰۱۰ همراه تیم اینتر میلان
نام:آنخل فابین دیماریا
قد :۱۷۸ سانتیمتر
وزن:۶۴ کیلو گرم
آنخل فابین دیماریا در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۸ در روزاریو آرژانتین به دنیا آمد.
در سال ۲۰۰۱ در حای که تنها ۱۳ سال داشت به تیم نوجوانان روساریو سنترال پیوست و بعد از ۴ فصل حضور در این تیم در سال ۲۰۰۵ اولین بازی خود را انجام داد .بازی های درخشان دی ماریا در لیگ آرژانتین مرد توجه چند باشگاه از جمله روبین کازان روسیه قرار گرفت که این انتقال تا پای نهایی شدن پیش رفت ولی به دلایلی نا تمام ماند.
گفتنی است در همین سال همراه با تیم جوانان آرژانتین در کنار بازیکنانی مثل سرجیو آگوئرو و ماکسی میلیانو مورالز قهرمان جام جهانی جوانان در کانادا شد. آنخل در این تورنمت ۳ گل برای آرژانتین به ثمر رساند که سومین گلزن تیم آرژانتین و چهارمین گلزن تورنمنت لقب گرفت.
بالاخره بعد از درخشش در جام جهانی جوانان با پیشنهادی از سئی باشگاه بنفیکا پرتقال روبرو شد و به این تیم پرتغالی پیوست تا جانشین سیمائو شود که به اتلتیبکو مادرید پیوسته بود.
در سال ۲۰۰۸ به همراه تیم المپیک آرژانتین در کنار بزرگانی چون ریکلمه. مسی. ماسکرانو. گاگو و آگوئرو توانست قهرمان المپیک پکن شود که آنخل در دیدار پایانی مقابل نیجریه تک گل تیمش را به زیبایی و با یک ضربه چیپ به ثمر رساند.
همچنین زیبا ترین گل لیگ پرتغال را دی ماریا از فاصله ۳۰ یاردی (۲۷ متر)به ثمر رساند.
در سال ۲۰۰۸ مورد توجه باشگاه های زیادی از جمله منچستر یونایتد و اینتر قرار گرفت که با مخالفت از سوی باشگاه بنفیکا شانس حضور در یک تیم بزرگ را از دست داد.
او در سال 2010 به جمع ستارگان رئال مادرید پیوست
و همچنین در ترکیب اصلی و فیکس آرژانتین قرار دارد
تعداد صفحات : 3
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
پرطرفدار ترين تيم در ايران
به نظر شماقهرمان امسال جام جهانى٢٠١٤چه تيمى است
درصد رضايت شما از وبلاگم
بهترين بازيكن جهان از نظر شما
آمار سایت